توصیف مسلمانان در کتابهای آسمانی پیشین



توصیف امّت اسلام؛ یعنی امّت محمّد صلی الله علیه وسلم در کتابهای پیشین به گونهای آمده که تردیدی در این زمینه باقی نمیگذارد که آنان همان امّت مختار و برگزیده و مورد توصیف در بشارتهای پیامبران قبلی هستند.
برخی از آن ویژگیها در مباحث و مطالب قبلی بیان گردید و در ادامه، موارد بیشتری آورده خواهد شد و با بیان اوصاف موجود در کتابهای رایج میان اهل کتاب، این ویژگیها بیشتر مورد تأکید و تأیید قرار خواهد گرفت.
۱– داود در یکی از مزمورهایش چنین بشارت میدهد: «صحراها و روستاهایش آسوده و آرام خواهند شد و سرزمین [قیدار] سرسبز خواهد گشت و ساکنان غارها تسبیح خواهند گفت و از قلّه و بلندای کوهها شکر و سپاس پروردگار را سر خواهند داد و تسابیح آن در جزایر منتشر خواهد شد.» الجواب الصّحیح، ج ۵، ص ۲۴۵؛ همین مفهوم را در سفر أشعیاء، إصحاح ۵: ۲۶- ۲۸ و إصحاح ۵۴: ۱- ۱۷ و عهد قدیم، صص ۷۸۷ و ۸۲۵- ۸۲۶ نگاه کنید.
شیخ الإسلام ابن تیمیّه مژدۀ فوق را چنین توضیح میدهد: «آن صحراها غیر از امّت محمّد صلی الله علیه وسلم، برای چه کسانی است؟! و غیر از فرزند اسماعیل؛ جدّ رسول الله، چه کسی قیدار است؟! و غیر از قوم عرب، چه افرادی ساکنان آن غارها و کوهها هستند؟!» الجواب الصّحیح، ج ۵، ص ۲۴۵٫
۲– داود در زبور، امّت اسلام را اینگونه توصیف میکند: «الله متعال را به شیوهای نو تسبیح میگویند و باید فردی که الله تعالی امّتش را برگزیده و وی را یاری رسانده و صالحانشان را با کرامت و استوار و پابرجا ساخته، خوشحال باشد که آنان در بستر هم تسبیح گفته و با صداهایی بلند، تکبیر میگویند». الجواب الصّحیح، ج ۵، ص ۲۲۶؛ نک: مزمور ۱۴۹ از سفر مزامیر؛ عهد قدیم، ص ۷۳۶٫
بدون تردید صفات مذکور بر محمّد صلی الله علیه وسلم و امّتش صدق میکند؛ آنان در اذانی که برای نمازهای پنجگانه میدهند و در مکانهای مرتفع، با صدای بلند تکبیر میگویند و نیز در نماز و خطبۀ عید فطر و قربان و هنگام رفتن برای نماز و حاجیان در ایّام منی و ساکنان سایر شهرها پس از نمازها و همچنین هنگام رمی جمرات و بر صفا و مروه و هنگام طواف و نیز در برابر رکن تکبیر سر میدهند.
در تمامی موارد فوق، تکبیر با صدای بلند گفته میشود و تکبیر با این شیوه، از شعائر مسلمانان به شمار میرود.
تکبیر مذکور غیر از تکبیر و تحمید و تسبیح و تهلیل و سایر اذکار مشروعی است که مسلمانان آنها را آهسته انجام میدهند. امّت اسلام در هیچ حالتی ذکر الهی را ترک نمیکنند و بلکه در تمامی حالات و شرایط، الله أ را یاد میکنند.
علاوه بر این، نماز بزرگترین تسبیح است و مفهوم سخن داود ÷ نیز همین بوده که گفت: «به شیوهای نو الله متعال را تسبیح میگویند.»
تسبیحات جدیدی که الله متعال آنها را مشروع ساخت همچون نمازهای پنجگانه و جدیدی است که الله ـ آنها را برای مسلمانان مقرّر کرد.
امکان ندارد که صفات مزبور، بر غیر امّت محمّد ج صدق کند. الجواب الصّحیح، ج ۵، صص ۲۶۵- ۲۶۶؛ هدایه الحیاری، صص ۱۴۹- ۱۵۰٫
۳– حبقوق میگوید: «بدون تردید آسمان از درخشش محمّد صلی الله علیه وسلم روشن گشت و زمین از حمد ایشان پُر شد.» الجواب الصّحیح، ج ۵، ص ۲۶۷؛ نک: هدایه الحیاری، ص ۱۴۷؛ سفر حبقوق، إصحاح ۳: ۳- ۷؛ عهد قدیم، ص ۱۰۴۶٫
شیخ الإسلام در توضیح جملۀ فوق چنین میآورد: «امّا پُرشدن زمین از درخشش احمد ج بر اثر انوار ایمان و قرآنی که از ایشان و امّتشان آشکار گشت و نیز پُرشدن زمین از حمد ایشان و امّتشان در نمازهایی که به جای میآورند، امری روشن و آشکار است، زیرا امّت محمّد صلی الله علیه وسلم ستایشگرانند و باید که در هر نماز و خطبهای، حمد الهی را به جای آورند و هر نمازگزاری در هر رکعتی میگوید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ﴾.
هر گاه بنده بگوید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ﴾، الله متعال میفرماید: «حَمِدَنِی عَبْدِی»؛ «بندهام حمد مرا به جای آورد.» و چون بنده بگوید: ﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ﴾، پروردگار عالم میفرماید: «أَثْنَى عَلَیَّ عَبْدِی»؛ «بندهام مرا ثنا گفت.» و هنگامی که بگوید: ﴿مَٰلِکِ یَوۡمِ ٱلدِّینِ﴾، الله ﻷ میفرماید: «مَجَّدَنِی عَبْدِی» صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ۳۹۵٫؛ «بندهام مرا تمجید کرد.»
امّت محمّد صلی الله علیه وسلم قیام در نماز را با تحمید شروع نموده و آن را با تحمید به پایان میبرند و زمانی که سرهایشان را از رکوع بلند کنند، امامشان میگوید: «سَمِعَ اللّه ُلِمَنْ حَمِدَهُ»؛ «الله متعال ستایش فردی که او را میستاید، میشنود.» و همگی باهم میگویند: «رَبَّنَا لَکَ الْحَمْدُ»؛ «پروردگارا! ستایش از آنِ توست.» همچنین نمازشان را با حمد الهی تمام میکنند و تمامی ستایشها و نمازها و پاکیها را مخصوص الله متعال میدانند.
بیان و توصیف انواع حمد الهی توسّط آنان، به درازا میکشد.» الجواب الصّحیح، ج ۵، صص ۲۷۰- ۲۷۱٫
۴– أشعیاء گواهی به صلاح و دیانت امّت محمّد صلی الله علیه وسلم داده و میگوید: «به زودی برای تمامی ساکنان این زمین، از دور، عَلَم و نشانۀ [نبوّت] را برپا خواهم کرد و [پیامبر صلی الله علیه وسلم] مردم را از دورترین نقاط زمین فرا میخواند و آنان شتابان به سویش میروند.» الجواب الصّحیح، ص ۲۵۸؛ برای اطّلاع از متن کامل، نک: سفر أشعیاء، إصحاح ۵: ۲۶- ۳۰؛ عهد قدیم، ص ۷۸۷٫
ابن تیمیّه در توضیح این بشارت میگوید: «نداء همان لبّیکگفتنی است که پیامبر ج آن را در مراسم حج مشروع ساختند. مسلمانان هم کسانی هستند که الله تعالی را ستایش نموده و وی را یگانه دانستند و پروردگار را عبادت نمودند، ربوبیّت را مخصوص او دانستند، بتها را شکستند و بتپرستی را از بین بردند.
مراد از علم و نشانۀ برافراشته، پیامبری است.
صفیر و بانگ زدن یعنی فراخواندن آنان به سوی بیت الله و مشعرها، که در نتیجۀ آن، با اطاعت و فرمانبرداری کامل به سمت آن میروند.» الجواب الصّحیح، ص ۲۵۸؛ برای اطّلاع از متن کامل، نک: سفر أشعیاء، إصحاح ۵: ۲۶- ۳۰؛ عهد قدیم، ص ۷۸۷٫
۵– أشعیاء در توصیف امّت محمّدج چنین میگوید: «به زودی این صحرا و شهرها از فرزندان قیدار پُر خواهد شد. آنان تسبیح میگویند و از بالای کوهها ندا سر میدهند؛ این افراد همان کسانی هستند که الله تعالی را به بزرگی یاد نموده و او را در خشکی و دریا به پاکی میستایند.» الجواب الصّحیح، ص ۲۶۲؛ نگاه کنید به چنین متنی در ترجمۀ موجود سفر أشعیاء، إصحاح ۴۲: ۱۰- ۱۳؛ عهد قدیم، ص ۸۲۳٫
شیخ الإسلام ابن تیمیّه بشارت مذکور را اینگونه توضیح میدهد: «به اتّفاق تمامی مردم، قیدار پسر اسماعیل بود که قبیلۀ ربیعه و مضر از نسل وی هستند و محمّد صلی الله علیه وسلم از قبیلۀ مضر بودند.
پُرکردن این صحرا و تسبیح الهی فقط با مبعث محمّد ج به وقوع پیوست.» همان، ج ۴، ص ۲۶۲٫
۶– حزقیال درحالی که یهودیان را تهدید نموده و مسلمانان را توصیف میکند، چنین میگوید:«قطعاً الله تعالی آنان را بر شما آشکار و پیروز میگرداند و پیامبری را در میانتان مبعوث میکند و بر آنان کتابی نازل نموده و گردنهایتان را به این افراد میسپارد و آنان بر شما غلبه میکنند و بوسیلۀ حق، شما را خوار و ذلیل میسازند. مردان بنیقیدار در میان گروههای مردم میروند درحالی که فرشتگانی سوار بر اسبانی سفید و مسلّح همراهشان هستند و آنان بر شما مسلّط میشوند و پایان کارتان، آتش [دوزخ] است. از این آتش به الله متعال پناه میبریم.» الجواب الصّحیح، ج ۲، ص ۲۷۲؛ نک: سفر حزقیال، إصحاح ۲۰: ۴۵- ۴۹؛ عهد قدیم، ص ۹۴۹٫
برخی از بشارتها و گواهیهای موجود در کتابهای اهل کتاب بیان گردید و همانگونه که میبینی، بیانگر صلاح و رستگاری و برتری امّت محمّد صلی الله علیه وسلم است.
به نقل از سایت اهل سنت
آنچه مهم است توجه ب این موضوع که همه ی انبیا پیام آور پیام واحد
لا اله الا الله
بوده اند،همه انبیا وظیفه داشتند ارتباط قلبی بندگان را از غیر خدا جدا کنند و با خداوند متصل کنند
شیطان هم همواره سناریوی اله سازی را در پیش گرفته است
و برای هر امت بسته به شرایط خاص زمان اله هایی را ساخته،
با نزول قرآن بار دیگر رشته های ابلیس پنبه شد
اما تلاش مداوم ابلیس در مسیر سناریوی اله سازی ادامه یافت
و برای این امت اله هایی از جنس خودشان ساخت
ب گونه ایکه با کرامت نمایی فردی از مردم را در نظر سایرین بزرگ و داری مقام خاص جلوه داد
با این هدف که پس از مرگش قبری متفاوت برایش بسازند !!!!!
قبرش را مکانی زیارتی کنند و به راحتی مسلمانانی ک پیرو حقیقی قرآن هستند مانند خواهرم فرخنده را به قتل برسانند.
خواهرم فرخنده زنده است چون کلام الله نمیگیرد
اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له
و اشهد ان محمدا عبده و رسوله
هر که ترسید از حق و تقوی گزید
ترسد از وی جن و انس و هر که دید