جادو، جادوگری، فال بینی، تعویذ و علاج آنها – 4



انواع سحر و جادو
بخش چهارم:
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم سحر را یکی از مهلکات هفتگانه قرار دادهاند، و میفرمایند:
«اجْتَنِبُوا السَّبْعَ الْـمُوبِقَاتِ قَالوا: ما هي؟ يَا رسول اللّه! قَالَ: الشِّرْكُ بِاللَّهِ وَالسِّحْرُ وَقَتْلُ النَّفْسِ الَّتِى حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَأَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ وَأَكْلُ الرِّبَا وَالتَّوَلِّى يَوْمَ الزَّحْفِ وَقَذْفُ الْـمُحْصَنَاتِ الْغَافِلاَتِ الْـمُؤْمِنَاتِ» بخاری
«از هفت گناه مهلک پرهیز کنید. صحابه عرض کردند: ای رسول خدا آن گناهان چیست، فرمودند: شریک گرداندن به خدا، جادو، قتل ناحق که خدا حرام کرده است، سودخواری، خوردن مال یتیم، پشتکردن (فرار کردن) در روز جنگ و افتراء کردن بر زنهای پاکدامن بیخبر (از افتراء) و مؤمن».
علاوه بر آیاتی که در سورۀ بقره بر حرمت تعلیم و تعلم سحر دلالت میکرد، در جاهای مختلف دیگری کفر ساحر را نیز ثابت کرده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم نیز در این حدیث سحر را بعد از شرک قرار داده است.
انواع سحر (جادو):
- تنجیم:
رسول کریم صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«مَنِ اقْتَبَسَ عِلْماً مِنَ النُّجُومِ فَقَدْ اقْتَبَسَ شُعْبَةً مِنْ سِحْرٍ زَادَ مَا زَادَ». روایت کرده امام احمد.
«کسی که یک شعبه ای از علم نجوم را فرا گیرد به تحقیق که یک شعبه از علم جادو را فرا گرفته است، و هرچه بیشتر فرا گیرد، بیشتر فرا گرفته است».
منظور از منجمین در اینجا کسانی هستند که از علم نجوم برای حوادث ارضی استدلال میگیرند، و میگویند:
هرگاه فلان ستاره طلوع کند، بیماری یا مرگ فرا میرسد و یا باران میآید و یا خشکسالی میشود و هرگاه فلان ستاره طلوع کند، اجناس گران و یا ارزان میشود. این چنین ادعاهای کفر است، زیرا این ادعای غیب دانستن است، و به جز الله تعالی کسی از زندگی و مرگ و گرانی و ارزانی یا بارندگی و خشکسالی در زمان آینده اطلاع ندارد، و کسی که از آینده و حوادث آن به وسیله جادو خبر میدهد که همان منجم است ادعای غیبگویی کرده است، پس تنجیم یک نوع جادو است.
اما فراگیری آن علم نجومی که عبارتست از علم حساب و درجات فلک و فصول سال و اوقات نماز، مباح و جادو نیست. زیرا الله تعالی ستارگان را برای سه هدف آفریده است، زینت آسمان، رجم شیاطین و علائم راهنما. الله سبحانه و تعالی به وسیلۀ ستارگان، آسمان را از شیطانهای که خواسته باشند استراق سمع کنند، حفاظت میکند، و آنها را با نوعی ستاره (شهاب) از پای درمیآورد و میسوزاند و منظور از نجوم همین است، و اما استدلال از ستارگان برای حوادثی که در زمین پیدا میشود، این کار جادوگران و منجمین است و مصداق حدیث من اقبتس … میباشد. پس تنجیم به این معنی سحر و منجم ساحر است، و هرکس ساحر باشد کافر و از دین اسلام خارج میشود.
و کسی که ادعای علم غیب داشته باشد، نیز کافر و بلکه از شیطانهای بزرگ است، زیرا به جز الله تعالی کسی علم غیب را نمیداند و شاید انبیاء را نیز اندکی از علم خود آگاه کرده باشد، چنانچه در قرآن مجید می فرماید:
﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا (26) إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ﴾ جن: 26 – 27
«داننده غیب خداست و هیچکس را بر غیب خود آگاه نمیسازد، مگر پیغمبری که خدا از او خشنود باشد».
الله تعالی بنابر مصلحت گاهی انبیاء را از بعضی مغیبات مطلع میسازد، و این از جمله معجزات پیامبران است که به طور وحی منزل از جانب الله تعالی (نه به طور آموختن تنجیم و سحر) تعلیم گرفتهاند. اما کسی ادعا کند که علم غیب را میداند، مشرک و کافر است، زیرا خود را به بعضی از خصائص الله تعالی که علم غیب است، شریک کرده است، و بر خالق یکتا و سبحان افتراء بسته است.
- نوع دوم جادو، دمیدن در نخها و گرهها است:
چنانچه در سورۀ فلق میفرماید:
﴿وَمِن شَرِّ ٱلنَّفَّٰثَٰتِ فِي ٱلۡعُقَدِ ٤﴾
«بگو به خدا پناه میبرم از شر جادوگرانی که در گرهها میدمند».
گره زدن نخها و خواندن اسماء شیاطین و تعویذات شیطانی بزرگترین نوع جادو و کفر آشکار است.
- نوع سوم جادو علم بیان است:
علم بیان از انواع جادو به شمار میرود، و پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم نیز فرمودند:
«وَإِنَّ مِنَ الشَّعَرِ لَحِكْمَة وَإِنَّ مِنَ الْبَيَانِ لَسِحْرًا»
«همانا بعضی از شعرها حکمت و بعضی از بیانات جادو میباشد».
منظور از بیان در اینجا فصاحت و بلاغت در خطابت و سخنرانی است، زیرا خطیب و سخنران زمانی که بلاغت کلام داشته باشد، میتواند دلائل جذاب باطل را برای مردم آراسته نماید، تا راه حق را رها سازند، داعیان ضلالت و گمراهی نیز وقتی برای مردم با کلامی رسا و شیرین سخنرانی کنند میتوانند راه باطل را حق جلوه دهند، و مصداق قول پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم «إِنَّ مِنَ الْبَيَانِ لَسِحْرًا» همین است.
البته کلمۀ «مِن» در جمله «وَإِنَّ مِنَ الْبَيَانِ» تبعیضیه است، یعنی هر بیانی مذموم نیست. بیانی که حق را روشن سازد، و از حقائق حمایت کند، قابل ستایش است و سخنران بلیغ وقتی به قصد نصرت و یاری دین خدا و ارشاد مردم به سوی اسلام سخنرانی کند قابل تقدیر میباشد. لیکن آن سخنران یا نویسنده یا شاعری که به قصد گمراه کردن و منحرف ساختن مردم آنها را با بلاغتش متأثر میکند و فکرشان را دگرگون میسازد، مرتکب یک نوع جادو شده است که گاهی ممکن است به کفر بانجامد، که مثال زنده اش (عبدالکریم سروش است) که با لفاظی، حیله و بلاغت کلام توده های عظیمی از جوانان را گمراه نموده، در دام شیاطین آنها را بند کرده است.
- نوع چهارمِ جادو خبرچینی است:
خبرچینی نیز یک نوع جادو است، زیرا انسان خبرچین نزد کسی میرود، به او میگوید: فلانی در بارۀ تو چنین گفت، تو را دشنام داد، فلانی همیشه غیبت تو را میکند، تو را بخیل و جاهل معرفی میکند و… سپس نزد دیگری رفته و همینطور خبرچینی میکند، تا این که بین دو دوست یا دو مسلمان دشمنی ایجاد میکند. خبرچین بین مسلمانان تفرقه ایجاد میکند، و آتش جنگ را برمی افروزد و یا اسباب جدایی را بین خویشاوندان پدر و فرزندان، مادر و فرزندان، برادر و برادر، عالم و طالب، طالب و دانشجو و گاهی بین عامه مسلمین فراهم می سازد و به سبب خبرچینی ممکن است یک اجتماع را تباه و نابود سازد، پس خبرچینی یک نوع جادو است، چنانکه الله سبحانه و تعالی از جادوگران امتهای گذشته نقل میفرماید:
﴿فَيَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَيۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَزَوۡجِهِ﴾ بقرة: ۱۰۲
«از آن دو فرشته (هاروت و ماروت) جادوهایی را تعلیم میگرفتند که بین مرد و همسرش تفرقه ایجاد کنند».
خبرچین نیز مانند جادوگر میتواند تفرقه ایجاد کند، در کلام بعضی از گذشتگان نیز آمده است، میفرماید:
« يُفْسِدُ النَّمَّامُ وَالْكَذَّابُ فِي سَاعَةٍ مَا لَا يُفْسِدُ السَّاحِرُ فِي سَنَةٍ.» ابن مفلح در الفروع، فصل و یکفر الساحر
خبرچین و دروغگو در یک ساعت میتواند به اندازۀ یکسال جادوگر فساد ایجاد کند.
زیرا فساد جادوگر معمولا به دو یا سه یا یک جماعت کوچک محدود و منتهی میشود، اما فساد خبرچین یک اجتماع را فاسد میکند. معمولاً انسان خبرچین فردی پرکار و کوشا است که از این مجلس به آن مجلس و از این خانه به آن خانه میرود، و اختلاف و دشمنی را بین مردم منتشر میسازد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«أَلاَ أُخْبِرُكُمْ مَا الْعَضْهُ هِىَ النَّمِيمَةُ الْقَالَةُ بَيْنَ النَّاسِ» مسلم
«آیا شما را خبر دهم عضه (جادو) چیست؟ عضه خبرچینی که بین مردم گفتگو میشود».
پس خبرچینی یک نوع جادو است، اگرچه خبرچین در حکم کفر مانند ساحر نیست، لیکن در عمل مانند ساحر است. و خبرچینی از گناهان کبیره است که به حد کفر نمیرسد، لیکن مانند جادو و شاید هم سختتر تأثیر میگذارد، و اگر به خبرچین، جادوگر گفته شده، به خاطر همین است که خبرچینی مانند جادو اثرگذار است. خبرچین فاسق است، زیرا مرتکب گناه کبیره شده است، و واجب است که از این عمل خود توبه کند.
امام فخر رازي در تفسير كبير هشت روش براي سحر و جادو كردن را بيان نموده است:
- جادويي كه در زمانهاي قديم در ميان مردم بابل رايج بود: بابليها ستاره پرست بودند و گمان مي كردند ستارگان مؤثر و مدبّر زمين و مردم هستند و تمامي خير و خوبي و سعادت و شقاوت، نحوست و بدي از سوي ستارگان است. جادوگران آن زمان بر اساس حركت ستارگان و منازل و برجهاي آنها ادعاي غيب گويي، آگاهي از آينده و پيشگويي مي كردند.
- جادويي كه با قدرت و نيروي اراده انجام مي گيرد: در اين روش، انسان با رياضتهاي طولاني به تقويت فكر و ارادۀ خويش مي پردازد سپس با نيروي اراده خود بر اشياي محيط اطراف خود اثر مي گذارد و چيزهاي خارق العاده را در برابر چشم بينندگان مجسم مي كند.
- ياري جستن از ارواح زميني: يعني ساحر در سحر خود از شيطان و جن ها ياري مي گيرد.
- سحري كه با القاء (تخيلات وگمان افكني) انجام مي گيرد: در اين نوع سحرها جادوگر از نيروي تخيلي استفاده مي كند و با چشم بندي و سرعت عمل در قواي خيالي انسان تصرف مي كند.
- عمل و كارهاي عجيبي كه در اثر تركيب وسايل و ابزار آلات انجام مي گيرد: در اين نوع از سحر جادوگر براي اعمال عجيب و غريب خود از اشياء و وسايلي كه براي مردم قابل رويت نيستند استفاده مي كند.
- استفاده از خواص و ويژگيهاي نا شناخته (فيزيكي و شيميايي اجسام): ساحر در اين نوع سحر از خواص شيميايي اجسام استفاده مي كند كه عموم مردم از آن خواص اطلاعي ندارند، مثلاْ در شيمي امروزه اجسام بسياري را مي شناسيم كه وزن شان از هوا سبكتر است و اگر درون جسمي قرار داده شوند ممكن است آن جسم به حركت در آيد و كسي هم تعجب نمي كند حتي بسياري از وسايل بازي كودكان در گذشته يك نوع سحر به نظر مي رسيد.
- تعلق قلب: در اين نوع سحر، جادوگر با ادعا كردن اينكه اسم اعظم را مي داند و بر اثر آن جن ها تابع او هستند و در انجام امور از او پيروي مي كنند، مردم را معتقد خود مي گرداند و قلب و عقل آنها را شكار مي كند.
- نميمه و سخن چيني: در اين قسم از سحر ساحر با سخنان مبهم و پيچيده و با چابكي خاص در ميان مردم اختلاف تشتت، بغض وكدورت ايجاد مي كند.
همچنين كارهاي كه با استفاده از خواب مغناطيسي و هيپنوتيزم و مانيتيزم و تله پاتي (انتقال افكار از راه دور) انجام مي گيرد، گرچه اين علوم از آن دسته علومي هستند كه مي توان از آنها استفاده صحيح نمود، اما ساحران و بعضي از شيادان از آنها براي اغفال و فريب مردم سوء استفاده مي كنند كه كاربرد غلط علوم مذكور آنها را در سحر داخل مي كند. از اين نوع سحر تنها افرادي متأثر مي شوند كه از قدرت و نيروي تلقين و مهارت اين ساحران، اطلاعي نداشته با شند.
کیفر و جزای ساحر (جادوگر):
ائمه ثلاثه (ابوحنیفه، مالک و شافعی) و نیز جمهور علماء به کیفر ساحر اتفاق دارند که باید کشته شود از او نخواهند که توبه کند. هرگاه ساحر بودن وی به اعتراف خودش یا به شهادت دو مسلمان ثابت شد، کشته شود و توبه اش پذیرفته نشود، زیرا ممکن است توبه اش ظاهری و نیرنگ باشد، و نیز ساحر زندیق است، و توبۀ زندیق پذیرفته نمیشود، چون اعتمادی نیست که توبهاش قلبی باشد باید کشته شود، زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«حَدُّ السَّاحِرِ ضَرْبَةٌ بِالسَّيْفِ». روایت ترمذی، طبرانی، دارقطنی، حاکم، و بیهقی
«حد ساحر کشتن آن با شمشیر است»
این حدیث به طور مرفوع و موقوف با اسناد صحیح روایت شده است که از توبه چیزی بیان نشده است.
بعضی علماء گفته اند که از ساحر توضیح بخواهند، اگر سحرش از نوع کفر نیست، از او جلوگیری شود، لیکن این فتوا درست نیست، زیرا انواع جادو با همکاری شیاطین و از راه کفر وصل میشود، و کفر محض میباشد. شاید آن عده از علماء که چنین فتوا داده اند به گمانشان به جز همکاری شیاطین و کفر و شرک راه دیگری هم برای جادو وجود دارد.
خلیفۀ دوم اسلام عمر بن الخطاب رضی الله عنه دستور داد تا مرد و زن جادوگر را بکشند و دستور به توبه خواهی نداد. همچنین همسر پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم و دختر گرامی عمر رضی الله عنه، أم المؤمنین حفصه رضی الله عنها، کنیز خود را به خاطر ارتکاب جادو به قتل رساند. قتل ساحر باید هرچه سریعتر اقدام شود، تا مسلمانان از شرش راحت گردند.
از الله سبحانه وتعالی مسئلت داریم که همه ما را در راهی که صلاح اسلام و مسلمین و صلاح قلوب و وحدت کلمه و یک پارچگی و یاری حق و نابودی باطل در آن باشد موفق بدارد.
ادامه دارد…
نوشته: احمد عارفی
منبع: سایت دعوتگر
ویراستار: سایت اصلاح نت