رغبت و علاقهمندى عبداللَّه بن رواحه به مجالس ایمان
نویسنده: محمدیوسف کاندهلوی
ترجمه: مجیب الرحمن رحیمی
احمد به اسناد حسن از انس بن مالک روایت نموده، که گفت: عبداللَّه بن رواحه وقتى با مردى از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم روبرو می شد، میگفت: «بیا ساعتى به پروردگارمان ایمان بیاوریم»،
روزى به مردى گفت، و آن مرد خشمگین گردید و نزد پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم آمده گفت: اى رسول خدا! آیا ابن رواحه را نمی بینى که از ایمان تو به سوى ایمان ساعتى بر میگردد.
رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «خداوند ابن رواحه را رحم کناد، وى مجالسى را که ملائک به آن افتخار میکنند دوست میدارد». این چنین در الترغیب (۶۳/۳) آمده است، و حافظ ابن کثیر در البدایه (۲۵۸/۴) میگوید: این حدیث خیلى غریب است.
و بیهقى به اسناد خود از عطاء بن یسار میگوید: عبداللَّه بن رواحه به یکى از دوستانش گفت: بیا ساعتى ایمان بیاوریم.
گفت: آیا ما مؤمن نیستیم؟
پاسخ داد: بلى، ولى خداوند را یاد کنیم، تا ایمان مان افزایش یابد.
و حافظ ابوالقاسم لالکائى از شریح بن عبید روایت نموده که عبداللَّه بن رواحه دست مردى از یارانش را گرفته مى گفت: با ما برخیز، ساعتى ایمان بیاوریم و در مجلس ذکر بنشینیم. این حدیث از هر دو طریق مرسل است.
طیالسى از ابودرداء روایت نموده، که گفت: عبداللَّه بن رواحه دستم را میگرفت و میگفت: بیا ساعتى ایمان بیاوریم، زیرا قلب در منقلب شدن و دگرگونى سریعتر از دیگ جوشان است.
و نزد ابن عساکر از وى روایت است که گفت: عبداللَّه بن رواحه وقتى که با من روبرو میشد، به من میگفت: اى عویمر! بنشین ساعتى ذکر کنیم، آن گاه مینشستیم و ذکر مینمودیم، بعد از آن میگفت: این مجلس ایمان است، مثل ایمان، مثل پیراهنت است، در حالى که آن را در آوردهاى، ناگاه آن را میپوشى، و در حالى که آن را پوشیدهاى، آن را در میآورى، قلب در منقلب شدن و دگرگونى از دیگ جوشان سریعتر است. این چنین در الکنز (۱۰۱/۱) آمده است.
برگرفته از کتاب: حیات صحابه