سر انجام این کشتار به کجا خواهد انجامید؟!



قتل و کشتار بیگناهان در چند ماه اخیر، چنان امار بلندی را نشان میدهد، که حتا در دورههای تجاوز شوروی به افغانستان هم کم سابقه بوده است. هویداست که بهانه جویی برای کشتار و ابزارسازیهای سیاسی و ایدیالوژیک، هم به وسیلهی مهمانان نا خواستهی غربی و هم بهوسیلهی مخالفان مسلح بدون تفکیک و بگونهی روز افزون ازین ملت قربانی میگیرد و بی وقفه این ارمغان شوم (جنگ و انفجار)، هزاران خانواده را داغدار میسازد.
جنگی که قربانیانش افغانها و سود جویانش سازمانهای استخباراتی منطقه و غولان سرمایه و قدرت در جهان اند. به وسیلهی قدرتهای مغرض طراحی میشود و توسط عمال و ایادی سر به کف شان مدیریت؛ اما هیزم آن ملت مسلمان و بی دفاع افغان است.
تسلیحات از دیگران به فروش می رسد، سرمایه به جیب دیگران می ریزد، منافع از دیگران تأمین میشود؛ اما قربانی و معلول و معیوب و ماتم دار افغان بیچاره است. علاوه برینکه جبهات جنگ توسط تسلیحات اجانب و با پول اجانب گرم نگه داشته می شود؛ چه بسا که این به هم افتیدنهای مسلمان در برابر مسلمان و افغان در مقابل افغان، در کشور ما، زمینه را برای حملات مرگباری تحت نام مخالفان مسلح دولت و یاهم در حمایت از دولت توسط نیروهای خارجی برای کشتار وحشیانهی هموطنان عزیز ما فراهم میکند، تا بدینوسیله برای ادامهی حضور شان بهانهی داشته باشند.
اما آنچه که میشود آن را جنون زدگی عجیب تلقی کرد این است، که چگونه جمعی از ما افغانها سر از پا نمی شناسند و در راه تأمین منافع دیگران و برای تحقق اهداف استراتژیک آنان، چنان در خط مقدم جنگ علیه هم میرزمند و به رخ هم شمشیر میکشند، که حتا چند قدم پیشتر از استراتژیستهای در کمین نشسته و استفاده جو دست به عمل میزنند.
استفادهی ابزاری از افغانهای مسلمان در برابر یکدیگر و به کار گرفتن شان برای ریزاندن خون هزاران افغان بی دفاعی که نه علاقمند غرب و حضور نیروهای خارجی در کشور اند و نه هم حامی و مشتاق مخالفان مسلح دولت و حلقات مسلحی که دیوانه وار در رکاب منافع دیگران می جنگند و بدون اینکه تأملی بر نتایج آن داشته باشند، میکشند و کشته میشوند.
در تازه ترین مورد، در پی انفجارهای که در همین هفتهی گذشته بدون در نظر داشت موازین شرعی و حرمت گذاری به ماه مبارک رمضان صورت گرفت، بیش از چند صد کشته و زخمی برجای گذاشت و صدها خانواده، بازهم در سوگ عزیزان شان نشستند. کشتاری که جز در قاموس جنون و دیوانگی قابل تعبیر نبوده و با هیچ موازینی جور در نمیآید.
شکستن حد و مرزهای دینی، به آتش کشیدن اماکن و تأسیسات ملی، قتل و کشتار انسانهای بیگناه، به گروگان گرفتن دین و آموزههای انسان ساز آن توسط عدهی فریب خورده، بی ارزش شمردن خون انسان و ایجاد رعب و وحشت درین سرزمین، پر واضح می نماید که این تصامیم و برنامههای مخرب و تباه کن، سر از گریبان جریان و یا سازمانهای برون می آرد، که نه تمکینی در برابر آموزههای دینی دارند نه انسانیت و زندگی انسانی میشناسند و نه هم احترامی به خون انسان و مسلمانی دارند. طراحان دد منشی، که بهجز منافع شان چیز دیگری برای این مصیبتکده نمیخواهند.
با این هم، شدت جنگ در ولایات و حملات مرگبار اخیر آن هم در ماه مبارک رمضان در پایتخت کشور، حکایت گر این است، که حکومت وحدت ملی، باتوجه به بی نظمیها و سوء اعتمادهای که در درون این نظام روان است و با گذشت هر روز دارد نظام را از درون میخورد، دیگر توان مهار این نا امنیها را ندارد و سخت به یک باز سازیی درونی و توجه جدی به ویژه در امور نظامی-امنیتی نیاز مند است؛ زیرا اگر وضعیت چنین ادامه یابد، سرانجام فلک به کام جناح سوم خواهد چرخید و ملت از درون با این نظام به مقابله خواهند پرداخت.