غصب اموال اقوام (میراث خوری، سهم ارث خواهر) بیماری همه گیر
چه بسیار افرادی که برای رفتن به حج صف بسته اند و آماده رفتن به بیت الله هستند و میروند که از گناهان پاک شوند و دارند از خواهر یا برادر خود حلالیت میطلبند، اما حاضر نیستند که حق ارث آنها را پرداخت کنند!!!



الله متعال در قرآن کریم سوره نساء آیات (۱۱-۱۲) ضوابط مربوط به ارث را به صورت مبسوط برای ما مسلمانان ذکر کرده و قوانینی را در این مورد وضع کرده است. اما متأسفانه در بین ما مسلمانان اصلاً به آنها عمل نمیشود، چیزی که مثل آب خوردن در بین ما شایع است خوردن میراث به ناحق و حرام است. انگار خوردن حق خواهر و برادر و… برای ما حلال است در حالی که خداوند در سوره مبارکه النساء آیه۲۹ میفرماید
* یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَهً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکُمْ ۚ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا
* ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموال همدیگر را درمیان خود به ناحق (یعنی از راههای نامشروعی همچون: دزدی، خیانت، غصب، ربا، قمار و …) نخورید مگر اینکه (تصرّف شما در اموال دیگران از طریق) داد و ستدی باشد که از رضایت (باطنی دو طرف) سرچشمه بگیرد، و خودکشی مکنید و خون همدیگر را نریزید. بیگمان خداوند (پیوسته) نسبت به شما مهربان بوده (و خواهد بود). در این آیه حتی خوردن مال دیگران را در کنار حفظ جان و خون آنها ذکر کرده است تا اهمیت حفظ مال را نشان دهد. و در آیه بعدی (النساء آیه۳۰) در مورد کسانی که این اعمال را انجام میدهند می فرماید * وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ عُدْوَاناً وَظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَاراًا ۚ وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللّهِ یَسِیراً * و کسی که چنین کاری (یعنی خودکشی یا خوردن به ناحق اموال دیگران) را تجاوزگرانه و ستمگرانه مرتکب شود، او را با آتش دوزخ میسوزانیم، و این (عمل هم) برای خدا آسان است.
الله متعال بعد از ذکر آیات ارث و تشریح و بیان احکام آن، بحث را با آیات زیر به پایان میرساند.
* تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ * این ( احکام راجع به یتیمان و وصیّت و سهم مواریث) حدود خدا (در میان حق و باطل) است و (آنها را محترم شمارید و از آنها درنگذرید و بدانید که) هرکس از خدا و پیغمبرش (در آنچه بدان دستور دادهاند) اطاعت کند، خدا او را به باغهای (بهشت) وارد میکند که در آنها رودبارها روان است و (چنین کسانی) جاودانه در آن میمانند و این پیروزی بزرگی است.
* وَمَن یَعْصِ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَاراً خَالِداً فِیهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِینٌ* و آن کس که از خدا و پیغمبرش نافرمانی کند و از مرزهای (قوانین) خدا درگذرد، خداوند او را به آتش (عظیم دوزخ ) وارد میگرداند که جاودانه در آن میماند و (علاوه بر آن) او را عذاب خوارکنندهای است. (سوره نساء/ ۱۴-۱۳). و چه کسی گستاختر از فردی است که با میراث خوری، خود را در معرض تهدیدات این آیات قرار می دهد؟؟!!.
تصرف در مال دیگران یا با خرید و فروش و معامله شرعی، یا با صدقه و بخشش و هبه کردن از طرف فرد، یا با به ارث رسیدن، و یا با رضایت مالک مجاز است.
چه بسیار افرادی که برای رفتن به حج صف بسته اند و آماده رفتن به بیت الله هستند و میروند که از گناهان پاک شوند و دارند از خواهر یا برادر خود حلالیت میطلبند، اما حاضر نیستند که حق ارث آنها را پرداخت کنند!!!
اگر صادق هستی، بجای همدستی با برادرت جهت میراث خوری، از خواهرت جهت گرفتن حقش حمایت کن، اگر زن هستی حقت رو از برادرت بگیر که این رسم میراث خوری و اینکه زن ارث ندارد رو از بین ببری به راستی وقتی الله سهم زن را از ارث معلوم و مشخص کرده است این افراد با چه جرأتی روی حرف خداوند حرف میزنند و میگویند که زن ارث ندارد؟؟؟!!!
بعضی افراد میراث خور هم بحث بخشیدن ارث را بهانه میکنند. بخشیدن ارث فقط از طرف خواهر پسندیده است؟؟ اگر بخشیدن ارث خوب و پسندیده است چرا برادری ارثش را به خواهرش نمی بخشد؟؟ گذشت و بخشیدن ارث وقتی معنا دارد که فرد سهم خواهر و برادر و.. را جدا کند و فرد سهم الارث خود را تحت مالکیت خود درآورد، اگر در این حالت از ارث خود گذشت کرد، این گذشت قابل قبول است و الا این گذشتهای کلامی ارزشی ندارد چون کشور ما کشور رودربایستی و تعارف است. بعضی از افراد میراث خور بهانه میآورند که برادر و خواهرمان ارث خود را از ما طلب نکرده است!!!
عجب استدلالی!!! از کی تا حالا طلب و درخواست فرد، لازمه پرداخت دین و بازگرداندن حق دیگران شده است؟؟؟ ما وظیفه داریم و به ما دستور داده شده است دین خود را پرداخت کنیم و درخواست صاحب حق ملاک نیست. بهتر است با این بهانه خود را رو گول نزنیم و دنبال حیله های شیطان نرویم.
در بحث تقسیم ارث دردناکتر از خوردن کامل سهم الارث، نیرنگها و ترفندهایی است که از سوی ما برای حیف و میل میراث انجام میشود. مثلاً میراثی که ۳۰۰ میلیون تومان قیمت دارد توسط میراث خوران ۵۰ میلیون قیمت گذاری میشود و سهم سایرین با بهای ناچیز خریده میشود و در نتیجه سهم الارث دیگران خیلی کمتر از مقدار واقعی میشود. یا ارث انواع مختلف دارایی (مثل، باغ، زمین، ماشین، خانه، پول نقد، سهام و..) را شامل میشود و میراث خوران فقط یکی از این اقلام را تقسیم میکنند و بقیه را حیف و میل میکنند. یا میراث خور با قلدری و پررویی بهترین و مرغوبترین سهم را برای خورد برمیدارد و سهم های نامرغوب و نخاله را به بقیه میدهد. در حالی که در تقسیم ارث به روش صحیح و درست، باید سهم ها برابر بوده و برای تعیین سهم هر فرد بایستی قرعه کشی صورت گیرد و سهم هر کس به صورت تصادفی تعیین شود نه میلی و گزینشی. مورادی از جعل امضا متوفی و یا امضاء برگ سفید قبل از فوت متوفی را هم به این موارد اضافه کنید.
متأسفانه اگر خود ما میراث خور نیستیم، متاسفانه دور و بر ما پر است از این افراد و ما هم با آنها برخورد داریم و از نان آلوده آنها سهمی هم به ما میرسد. اگر از افرادی هستید که پدر یا پدر بزرگ شما ارث را تقسیم نکرده است شما مجبور نیستید که این روش را ادامه بدهید و بر شما لازم است که این ارث را به صاحب اصلی آنها برگردانید، یا سهم آنها را به قیمت واقعی بخرید یا از بازماندگان حلالیت واقعی بگیرید نه حلالیت لفظی مرسوم در بین ما!!! اینکه والدین ما حق دیگران را به ناحق تصرف کردهاند باعث سلب مسئولیت ما در بازگردانی اموال به مالکین واقعی آن نخواهد شد و اگر این کار را انجام ندهیم ما هم شریک جرم آنها خواهیم بود.
با کمال تاسف، گاهی خود والدین راه میراث خوری را جلوی پای فرزندان خود می گذارند و آن به اینصورت است که خود با حضور در دفترخانه اسناد رسمی و یا با قولنامه کردن اموال برای یکی از فرزندان، بقیه فرزندان را از سهم الارث خود محروم مینمایند و یا با رضایت گرفتن اجباری از فرزندان، ارثیه را به یکی از فرزندان خود انتقال می دهند و سایر فرزندان را از حق خدادادی خود محروم میکنند و باید گفت، چه والدین منصفی!!!
حدیثی صحیح در رد تبعیض در بین فرزندان در امور مالی و بخشیدن مال به بعضی و محروم کردن بعضی دیگر در کتب حدیث روایت شده است. «حَدَّثَنَا عَبْدَانُ ، أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ ، أَخْبَرَنَا أَبُو حَیَّانَ التَّیْمِیُّ ، عَنِ الشَّعْبِیِّ ، عَنِ النُّعْمَانِ بْنِ بَشِیرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ : سَأَلَتْ أُمِّی أَبِی بَعْضَ الْمَوْهِبَهِ لِی مِنْ مَالِهِ، ثُمَّ بَدَا لَهُ فَوَهَبَهَا لِی، فَقَالَتْ : لَا أَرْضَى حَتَّى تُشْهِدَ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَأَخَذَ بِیَدِی وَأَنَا غُلَامٌ، فَأَتَى بِیَ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ : إِنَّ أُمَّهُ بِنْتَ رَوَاحَهَ سَأَلَتْنِی بَعْضَ الْمَوْهِبَهِ لِهَذَا. قَالَ : ” أَلَکَ وَلَدٌ سِوَاهُ ؟ “. قَالَ : نَعَمْ. قَالَ : فَأُرَاهُ قَالَ : ” لَا تُشْهِدْنِی عَلَى جَوْرٍ “. وَقَالَ أَبُو حَرِیزٍ ، عَنِ الشَّعْبِیِّ : ” لَا أَشْهَدُ عَلَى جَوْرٍ “. (صحیح البخاری | کِتَابٌ : الشَّهَادَاتُ | بَابٌ : لَا یَشْهَدُ عَلَى شَهَادَهِ جَوْرٍ إِذَا أُشْهِدَ. الجزء رقم :۳، الصفحه رقم:۱۷۱)
نعمان بن بشیر (رض) میفرماید: مادرم از پدرم درخواست کرد که از دارائی خود چیزی به من ببخشد و بعد پدرم همانطور کرد و بعضی از اموالش را به من بخشید، اما مادرم گفت من به این راضی نمیشوم مگر اینکه پیامبر (ص) را برای این کار به عنوان شاهد بگیری! نعمان میفرماید، پدرم دستم را گرفت در حالی که من پسر بچهای بودم و نزد پیامبر رفتیم و پدرم گفت: مادر این پسر که دختر رواحه (رض) است، از من خواسته که چیزی به پسرم ببخشم و پیامبر (ص) هم فرمود: به جز این پسر، فرزند دیگری داری؟! گفت: بله و پیامبر (ص) هم فرمود: من را برای ظلم به عنوان شاهد نگیر و در روایتی دیگر از شعبی: میفرماید من برای ظلم شهادت نمیدهم.
و روایتی دیگر از این حدیث چنین آمده است
البخاری ومسلم عن النعمان بن بشیر رضی الله عنهما قال : «أَعْطَانِی أَبِی عَطِیَّهً، فَقَالَتْ عَمْرَهُ بِنْتُ رَوَاحَهَ: لاَ أَرْضَى حَتَّى تُشْهِدَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَأَتَى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: إِنِّی أَعْطَیْتُ ابْنِی مِنْ عَمْرَهَ بِنْتِ رَوَاحَهَ عَطِیَّهً، فَأَمَرَتْنِی أَنْ أُشْهِدَکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: «أَعْطَیْتَ سَائِرَ وَلَدِکَ مِثْلَ هَذَا؟»، قَالَ: لاَ، قَالَ: «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْدِلُوا بَیْنَ أَوْلاَدِکُمْ»، قَالَ: فَرَجَعَ فَرَدَّ عَطِیَّتَهُ» (البخاری فی الهبه، باب الإشهاد فی الهبه، رقم:۲۴۴۷ . ومسلم فی الهبات، باب: کراهیه تفضیل بعض الأولاد فی الهبه، رقم: ۱۶۲۳ )
نعمان بن بشیر (رض) میفرماید: پدرم هدیه ای به من داد، مادرم (عمره) دختر رواحه (رض) گفت: تا پیامبر (ص) را به این امر گواه نگیری من آن را قبول ندارم، پدرم نزد پیامبر (ص) آمد و گفت: من به پسری که از عمره دختر رواحه (رض) دارم هدیه ای داده ام، عمره اصرار می کند تا شما را بر این امر شاهد بگیرم، پیامبر (ص) فرمودند: به سایر بچه هایت هم چنین هدیه ای داده ای؟ گفت: خیر، فرمودند: از خدا بترسید و در بین بچه هایتان عدالت و مساوات برقرار کنید. نعمان گفت: پدرم برگشت و هدیه ای را که به من داده بود، پس گرفت.
چطور است که پیامبر ص تبعیض بین فرزندان را رد کردند و صحابه (رض) هم از ایشان پیروی کرده و رفتارشان را اصلاح کردند اما این رفتار همچنان در میان ما جریان دارد؟؟
چرا سهم الارث دیگران را میخوریم؟
در سوره فجر آیه های ۲۰-۱۹ الله متعال دلیل میراث خوری را حرص و حب مال عنوان میکند.
* وَتَأْکُلُونَ التُّرَاثَ أَکْلاً لَّمّاً *و میراث را حریصانه یکجا میخورید ( و ملاحظه حق بستگان و محرومان و یتیمان و ضعیفان نمیکنید، و حلال و حرام را رویهم انباشته و مشتاقانه صرف میکنید ). * وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبّاً جَمّاً * و اموال و دارائی را بسیار دوست میدارید (و سخت دلباخته مال و متاع دنیا هستید و لذا ملاحظه مشروع و نامشروع و حلال و حرام را نمیکنید).
عادت مشرکان چنین بود که به زنها و کودکان میراث نمیدادند، بلکه میراث آنها را در کنار میراث خود میخوردند و مال را بدون اینکه بین حلال و حرام فرق بگذارند جمع میکردند. این همان حالتی است که متاسفانه در جهان امروزی و حتی در بین مسلمانان نیز شایع و منتشر است. (تفسیر المنیر، جلد ۱۵، سوره فجر، ص ۵۹۶).
بهتر است از این به بعد وقتی از دزدی فردی مسئول، ثروتمند، تاجر، فلان موسسه، فلان فرد مشهور یا فلان کار به دست یا شرکت حرف میزنیم این سؤال را از خود یا دیگران بپرسیم که چقدر سهم الارث دیگران را خورده ایم؟ یا چه مقدار سهم الارث دیگران در دارایی ماست که آن را باید به صاحب اصلی آن برگردانیم؟؟!!.
کانال تلگرامی لذت ایمان Lezate_Iman@