لزوم تبعیت از سنت و اجتناب از بدعت از بدو تکوین شریعت تا امروز
نویسنده: اسماعیل یارمحمدزهی
لزوم تبعیت از سنت و اجتناب از بدعت، از بدو تکوین شریعت تا به امروز، همواره مورد توجه و تاکید نصوص شرعی و اقوال و توصیه های علمای دین بوده است؛ در قرآن، اختیار و دادن حق انتخاب به خود، در مقابل قضا و حکم الهی معصیت و در نهایت، ضلالت نامیده شده است ﴿وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَهٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِینًا﴾ [الأحزاب/۳۶]؛ هیچ مرد و زن مومنی، در کاری که خدا و پیغمبرش به آن حکم کرده اند؛ اختیاری از خود در آن ندارند ( و اراده ایشان باید تابع اراده خدا و رسول باشد) هر کس هم از دستور خدا و پیغمبرش سرپیچی کند، گرفتار گمراهی کاملا آشکاری میگردد. همچنین به این امر تصریح شده است که باید طریقه و روش پیامبر صلی الله علیه وسلم مورد اتباع قرار گیرد و از آنچه که آنحضرت صلی الله علیه وسلم از آن نهی کرده، اجتناب شود: ﴿وَمَا آَتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ [الحشر/۷]؛ چیزهایی را که پیامبر صلی الله علیه وسلم برای شما (از احکام شرعی) آورده است، اجراء کنید، و از چیزهایی که شما از آن باز داشته است، دست بکشید. و در کلام نورانی پیامبر صلی الله علیه وسلم با اسلوبهای مختلف کلام، از جمله: امر صریح، اشاره، توصیف، تهدید و دیگر اسالیب، به پیروی از سنت و دوری از بدعت توصیه شده است. این ارشادات موجب گردید که صحابه نهایت دقت خود را در زمینه عمل به سنت و ترک بدعت، مبذول دارند و با جدیت فراوان دیگران را از آن نهی کنند.
بدعت در لغت عرب به دو معنا میآید : ۱ـ خستگی و بریده شدن؛ ۲ـ ابداع و ایجاد و ساختن چیزی بدون مثال سابق.
در مورد تعریف اصطلاحی بدعت تعاریف مختلفی ذکرشده است از جمله:
۱٫ بدعت، ابتدا و اختراعی است، که مبنی بر هیچ دلیل شرعی نیست .
۲-بدعت اختیار مسیری است که با مسیر شرع تضاد دارد؛
۳- بدعت در واقع رأی بیاصل و اساسی است که فاعل آن نمیتواند حجت و برهانی شرعی بر صحت آن بیاورد. علامه ندوی(رح) میفرماید: جزو شریعت قراردادن هر آن چیزی که خدا و رسولشصلی الله علیه وسلم آن را جزو دین قرار ندادهاند و به اجرای آن حکم نفرمودهاند، و برایش شکل و صورتی به خصوص وضع نموده و آن چنان آداب و شرایطی را وضع نمایند؛ گویا دارند بر یک حکم شرعی عمل میکنند؛ بنابراین، چنین عملی را بدعت گویند.
اما تعریف مختار بدعت آن است که امام شاطبی درکتاب الإعتصام خویش ذکر نمودهاند که میفرمایند: بدعت راهی کاملاً ساختگی در دین است و که با شریعت الهی تشابه دارد و هدف و منظور از انجام آن، همان هدفی است که از راه و روش شرعی مورد نظر است. بدعت یک نوع معصیتی است، اما در حقیقت از معصیت هم بالاتر است؛ زیرا شخص عاصی معتقد نیست که با گناهش به خدا نزدیک میشود؛ اما مبتدع بر خلاف عاصی و گنهکار، معتقد است که عملش موجب قربت به خدا میشود. سفیان ثوری رحمه الله میفرمایند: «نزد ابلیس بدعت محبوبتر از معصیت است؛ زیرا امکان توبه نمودن از معصیت وجود دارد؛ اما از بدعت نمیتوان توبه کرد». علت عدم توبه مبتدع این است که وی با اعتقاد، گفتار و عمل بدعتیش، امیدوار است که به خدا نزدیک شود، لذا همواره از بدعتش دفاع میکند و آن را انجام میدهد؛ اما شخص عاصی بر خلاف مبتدع است، به همین دلیل مبتدع موفق به توبه نمیشود . و بدعت صاحبش را از حقیقت عقب میاندازد و او را خوار و بینصیب میکند؛ چون صاحب بدعت تصور میکند که بر مسیر درست است؛ او همچون کسی است که آب را از سراب میطلبد، در واقع اعمال وی به جهت عدم انطباق با شریعت، همچون سراب است و وقتی که به سراب میرسد، میبیند که سراب هیچ چیزی نبوده و تصوری باطل او را فریب داده است. از آنجا که تشریع در اختیار انسانها قرار گرفته؛ بنابراین این قانون سازی به طور آشکار و علنی بغاوت و سر کشی در مقابل این حق خداوندی است؛ از همین جاست که قرآن از انسان های قانونساز، یعنی: کسانی که در امور شرعی دخالت میکنند به عنوان طاغی یاد میکند: ﴿یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحَاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ﴾ [النساء/۶۰]. بنابراین چیزی را حیثیت شرعی دادن و آن را بنابر شکل و صورت و شرایط به خصوصی، موجب اجر و ثواب و قرب خداوندی قرار دادن نه تنها مذموم؛ بلکه از این بدتر این است که این نوعیت و کیفیت جنبه قانون شرعی به خود می گیرد؛ حال آن که قرآن شریعتسازی را فقط حق خدا می داند؛ ﴿شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ﴾ [الشورى/۱۳]؛ اگر شرک و کفر را دینی مستقل به شمار میآورند، در این صورت نموش را طی میکند و اگر امکانات رشد و نموش فراهم باشد؛ حتى از اصل و اساس شریعت اسلامی هم فراتر خواهد رفت.
و آن حقیقت و واقعیتی که بر اثر آن، بدعت از بین می رود، این است که شریعت به پایهی تکمیل رسیده و به آنجایی که باید برسد، رسیده و برای رهایی انسان و تقرب به خدا هر چه ضروری باشد، به طور کلی مشخص گردیده و اکنون هر آنچه که به نام دین، جزو دین قرار گیرد؛ بیاساس و جعلی خواهد بود و الله تعالى در کلام خویش می فرمایند: ﴿الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا﴾ [المائده/۳]. که مطلب مذکور را تأیید میکند و بدعت نه تنها در عبادات موجود است؛ بلکه در معاملات و در عقیده و اقوال و اعمال نیز موجود است. در مورد معاملات بعضی گفتهاند که شرع معاملات را به عهده مردم قرار داده است؛ پس بدعت در معاملات چه معنایی دارد؟ در جواب این سؤال آوردهاند که: اصل در معاملات صحت و اباحه است؛ ولی شرع اصول کلی را برای معاملات وضع نموده که مخالفت با آن اصول کلی معصیت و قریب به بدعت است. مثالی آوردهاند: مضاربه قبل از اسلام در میان مردم رایج بوده است؛ اما با ظهور اسلام شرایطی برای انجامش تعیین شده است. پس این که گفته شود که در اختیار خود مردم است، باطل است و اما عبادت، در اسلام امری حاشیهای با مجموعهای از شعائر نیست؛ بلکه عبادت اصل اول وجود انسان و غایت اصلی حیات اوست، که آیه: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ﴾ [الذاریات/۵۶]؛ به این امر تصریح دارد. در مورد بدعت در عقیده، قول و عمل فرموده اند: از «حدیث کل محدثه بدعه و کل بدعه ضلاله» کلمهی «کل» از الفاظ عموم است و همچنین حدیث «من احدث فی امرنا هذا ما لیس منه فهو رد» که باز «ما» از الفاظ عموم است؛ این چنین استنباط میشود که بدعت در هر ۳ قسم از عقیده، قول و عمل موجود است. و برای هر کدام مثالهایی را نیز ذکر نمودهاند. بدعت در عقائد: همانند بدعت غلوکنندگان در وصف بندگان الله، که گاهی آنها را تا درجهی الوهیت بالا میبرند. بدعت در قول: دعاهای غیر ماثوره و غیر توحیدی و بدعت در اعمال: خود آزاری، با سختگیری بر جسم و جان را میتوان نام برد.
و اما ثبوت بدعت از احادیث نبوی: حضرت رسول صلی الله علیه وسلم میفرمایند: «و شر الامور محدثاتها و کل محدثه بدعه و کل بدعه ضلاله« و حضرت عرباض بن ساریه از حضرت رسول صلی الله علیه وسلم روایت میکند: «و ایاکم و محدثات الامور فان کل محدثه بدعه وکل بدعه ضلاله» و در جایی دیگر حضرت رسول صلی الله علیه وسلم فرمودند: «فایاکم و ما ابتدع فان ما ابتدع ضلاله»؛ که از این احادیث این مطلب ثابت میشودکه هر آنچه را که شرع مشروع قرار نداده است، آنها را جزو دین قرار دادن باعث بدعت میشود. و آیات متعددی از قرآن انسان را به اطاعت از سبیل الله و طبعاً ترک غیر آن امر کرده است؛ به عنوان مثال:
۱-﴿هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آَیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَهِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ﴾ [آل عمران/۷] که در تفسیر این آیه روایت شده که رسول خدا صلی الله علیه وسلم به ام المؤمنین عائشه رضی الله عنها فرمود: اگر کسانی را که متشابهاتش را جستجو میکنند؛ یافتی، پس بدان که آنها همانهایی هستند که خداوند از ایشان نام برده است، لذا از آنها دوری کنید.
۲ـ ﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ﴾ [الأنعام/۱۵۳]. صراط مستقیمی که الله تعالى به پیمودن آن امر کرده، راه اهل سنت است. دلیل این ادعا حدیثی است که ابن مسعود رضی الله عنه روایت میکند و میفرماید: رسول الله صلی الله علیه وسلم با دست مبارکشان خطی کشید، سپس فرمود: «هذا سبیل الله مستقیماً» این راه خدا است که حالت آن راست است؛ سپس در طرف راست و چپ آن خطوطی کشید و فرمود: بر هر کدام از این راهها، شیطانی وجود دارد که به آن دعوت میکند و بعد این آیه را تلاوت نمودند: ﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا …﴾. و همچنین احادیث مختلفی بر پرهیز و اجتناب از بدعت دلالت میکنند؛ از جمله: «من احدث فی امرنا هذا ما لیس منه فهو رد» «کل بدعه ضلاله و کل ضلاله فی النار» ـ «ایاکم و البدع فان کل بدعه ضلاله و کل ضلاله فی النار».
از ابن مسعود رضی الله عنه روایت شده است: «از شریعت پیروی کنید و بدعتگذاری نکنید؛ چون شما از تمام گمراهیها بینیازید». بیهقی از ابن عباس رضی الله عنهما روایت میکند که وی فرمود: «مبغوضترین امور نزد الله تعالى بدعتها هستند و از جمله بدعتها، اعتکاف در مساجدی است که در خانهها موجوداند.» و محمد بن اسلم میفرماید: «هر کس صاحب بدعتی را احترام بگذارد، بر نابودی اسلام کمک کرده است.»
و احادیث و آثار دیگری نیز بر ذم بدعت دلالت میکنند که بر ذکر همین مقدار کفایت می شود.
از الله سبحانه و تعالى خواستاریم، امت اسلامی را از گرایش یافتن به سوی بدعتها مصون نگه دارند و ما را بر شریعت اسلام و سنن رسول صلی الله علیه وسلم پایدار و ثابت قدم بمانیم .
و ما علینا الا البلاغ المبین
منابع :
Y بدعت، مؤلف: دکتر حیدر الماسی؛
Y مبارزات علمای ربانی با شرک و بدعت، تالیف: علامه ندوی.