مختصری از زندگی نامه مولانا غلام رسول بارکزهی
نویسنده: عبدالستار خانهزاد
شیخالحدیث و الارشاد، و استاد و راهنمای برجستۀ عرصۀ عرفان، مولانا حاجی غلامرسول بارکزهی به سال ۱۳۲۲ شمسی در روستای “سرجوی”، از توابع شهرستان سراوان در خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. ایشان در همان روزهای نخست زندگی از نعمت مادر محروم شد، چندی بعد تنهابرادرش را هم از دست داد و تحت سرپرستی پدر و جد مادریاش، ملا شیح حسن، رشد کرد.
تحصیل در پاکستان و آشنایی با سلسلههای عرفانی «نقشبندیه» و «قادریه»
مرحوم مولانا غلامرسول پس از آنکه تحصیلات دولتی را در زادگاهش تا کلاس ششم ابتدایی ادامه داد، برای فراگیری علوم دینی به مدرسۀ دینی سرجوی سراوان رفت. مولانا غلامرسول مدتی بعد به همراه راهنما و مشوق خود، صوفی دوستمحمد برای ادامۀ تحصیل علوم دینی به کشور پاکستان هجرت کرد و پس از چند سال تلاش و مجاهده توانست تحصیلات علوم دینی را به پایان برساند. از جمله اساتید مرحوم مولانا بارکزهی در پاکستان میتوان به استادالعلما، مولانا سحبانمحمود و نیز مولانا محمدنور اشاره کرد. ایشان در پاکستان علاوه بر تحصیل علوم دینی، در رشتههای فلسفه و منطق و نیز طب سنّتی در شجاعآباد ملتان تخصص کسب کرد.
مرحوم مولانا غلامرسول در دوران طلبگی همچنین در منطقۀ پنجاب پاکستان با یکی از عرفای سلسلۀ نقشبندیه بیعت کرد و پس از وفات مرشدش، بنا بر توصیۀ ایشان برای بیعت نزد مولانا عبدالکریم قریشی، خلیفۀ سلسلۀ قادریه در “بیرشریف” رفت و یکی از شاگردان زبده و برجستۀ ایشان لقب گرفت. مرحوم مولانا غلامرسول سرانجام پس از ۲۵ سال مریدی، با اجازۀ مرشد خود به درجۀ خلافت در سلسلۀ قادریه رسید.
بازگشت به وطن و فعالیت در مسجد محلۀ کهنهقلعۀ سراوان
مرحوم مولانا غلامرسول بارکزهی پس از پایان تحصیلات قصد عزیمت به وطن میکند. در مسیر بازگشت، در منطقۀ پنجگور پاکستان دعوت به همکاری میشود، اما بنا بر نیاز دینی منطقه دعوت بزرگان آنجا را نمیپذیرد، به زادگاه خود باز میگردد و در مسجد محلۀ کهنهقلعۀ سراوان فعالیتهای تعلیمی و ارشادی خود را آغاز میکند. مدتی بعد متولیان مسجد جامع نور سراوان از ایشان دعوت میکنند که امامت جمعه و جماعت این مسجد را برعهده بگیرد اما مرحوم مولانا غلامرسول بارکزهی وقتی میبیند با رفتنش مسجد کوچک محلۀ کهنهقلعه بدون امام جماعت میماند، این دعوت را هم نمیپذیرد و بدون هیچ چشمداشت و دستمزدی به امامت در همان مسجد ادامه میدهد و برای تامین مایحتاج زندگی خود به کار و کسب میپردازد. حضرت مولانا علاوه بر تلاش برای آراستگی و پاکی ظاهری افراد جامعه، برای آراستگی باطنی آنان نیز تلاش فراوان میکند.
حکایت تاسیس مدرسۀ دینی اشاعهالتوحید سراوان
مولانا غلامرسول میفرمود: «صوفی دوستمحمد [که پدرخانم ایشان بود] همیشه به من میگفت تو چرا به تجارت و کسبوکار دنیوی مشغول هستی؟ وظیفۀ تو بهعنوان یک عالم دین، تعلیم و تعلم است. تو باید هر چه زودتر یک مدرسه یا مکتب راه بیندازی. و من میگفتم با وجود مدارس بزرگی مثل مدرسۀ دینی زنگیان و مدرسۀ دینی سرجو تاسیس یک مدرسۀ دیگر نتیجۀ خوبی نخواهد داشت. بنابراین من مبادرت به انجام چنین کاری نمیکنم.»
عدم تمایل ایشان ادامه پیدا میکند تا اینکه بنابر مشکلاتی مدرسۀ دینی سرجوی سراوان برای مدتی تعطیل میشود. مرحوم مولانا غلامرسول وقتی این وضعیت را میبیند و نیاز مردم منطقه را به داشتن مدرسهای جدید احساس میکند پس از حدود ۲۰ سال درس و تعلیم در مسجد محلۀ کهنهقلعه و پرداختن به تجارت و کسبوکار، کار تعلیم و آموزش مسائل دینی را از منزل شخصی خود که نیمی از آن در اجارۀ آموزش و پرورش بوده، آغاز میکند. حافظ عبدالقادر و مولوی درمحمد نخستین اساتیدی بودهاند که با ایشان در آن مجموعۀ کوچک که بعدها رشد کرد و «مدرسۀ دینی اشاعهالتوحید سراوان» نام گرفت، همکاری میکنند. مرحوم مولانا غلامرسول مخارج و حقوق اساتید آن مجموعه را از درآمد شخصی خود میپردازد و غذای طلاب نیز در منزل ایشان آماده میشود. این روند ادامه مییابد تا اینکه تعداد طلاب مراجعهکننده بیشتر میشود. حضرت استاد به فکر توسعۀ درسگاه خود و تشکیل سازوکاری بزرگتر و گستردهتر برای آن میافتد. بنابراین مکان فعلی مکتب خواهران را برای بنای چند اتاق در نظر میگیرد و با تلاش و مجاهدۀ فراوان به رشد و توسعۀ ظاهری و معنوی مدرسه میپردازد.
اینک و به برکت تلاشها و مجاهدتهای خالصانه مولانا غلامرسول مدرسۀ دینی اشاعهالتوحید سراوان که یکی از مدارس مشهور و فعال شورای هماهنگی مدارس دینی استان سیستانوبلوچستان بهحساب میآید، در دو بخش خواهران و برادران فعالیت میکند. همچنین حدود ۵۰ مکتب و مدرسۀ دینی وابسته به این مرکز علمی در نواحی مختلف منطقۀ سراوان فعال هستند که مشهورترین آنها مدرسۀ دینی “دارالقرآن” سراوان و مدرسۀ دینی “تعلیم القرآن” هوشک میباشند.
واقعۀ وفات
مرحوم مولانا غلامرسول بارکزهی سرانجام پس از عمری تلاش و فعالیت مستمر دینی و عرفانی، بعد از ظهر روز پنجشنبه ۲۹ مرداد سال جاری، مطابق با ۵ ذیقعده ۱۴۳۶ قمری، بدون آنکه کسی را بهجای خود بر مسند خلافت سلسلۀ عرفانی و نیز مسند مدیریت مدرسۀ دینی اشاعهالتوحید بنشاند بر اثر سکته مغزی دار فانی را وداع گفت و به دیدار حق شتافت. «اللهم اغفرله و ارحمه و أکرم نزله و وسّع مدخله و أبدله داراً خیراً من داره و أهلاً خیراً من أهله.»