گریهی بانوی بهشت
روزی سرور زنان جهان به هنگام استقبال از پیامبر اسلام( صلی الله علیه و سلم) با دیدن چهرهی شریف ایشان به گریه افتاد؛ چهرهی رنج دیدهی محبوبترین پدر دنیا، چهرهی پر تلاشترین مجاهدی که از سفر بازگشته بود.
او که آرزوی خوشبختی جهانیان و سرافرازی پرچمداران هدایت را در دل داشت نمیتوانست رنج دیدن اهل ایمان را نظارهگر باشد، این در حالی بود که او به یاری خداوند یقین داشت اما تحمل آزار بدخواهان نسبت به شخصیت اعلی مقام و سرور مخلوقات را نداشت.
اینجا بود که رسول اکرم (صلی الله علیه و سلم) به دخترش فاطمه زهرا( رضی الله عنها) فرمود: دخترم چرا گریه میکنی؟ ای جان من بدان که خداوند این دین را یاری میرساند و آن را دینی جهانی میکند، و هیچ خانه و کاشانهای در هیچ شهر و بادیهای نخواهد بود مگر آنکه نور اسلام به آن خواهد تابید.
اینجا بود که قلب او آرام شد و بردباریاش دو چندان گشت زیرا خبر عالمگیر شدن دین اخلاق و ایمان را از راستگوترین انسان شنیده بود.(۱)
و آنگاه که پدر خوبیها به محبوب اعلای خویش پیوست، طولی نکشید که این گل خوشبوی محمدی نیز جان به جانآفرین تسلیم کرد؛ زیرا فاطمه تاب فراق وجود شریف آن گرامی پیامبر را نداشت چون محمد تمام دل و روح فاطمه بود.
در آن هنگام همسر بزرگوار ایشان علی (رضی الله عنه) به امامت ابوبکر صدیق( رضی الله عنه)، برادر ایمانی فاطمه( رضی الله عنها) و یار صمیمی و قدیمی پدرش، به همراه دیگرانی از یاران گرامی پیامبر محبوب (صلی الله علیه و سلم) چهار تکبیر بر او نماز گزاردند و برایش دعا نمودند تا که این کلمات طیبات برای بانوی جهانیان بدرقهای زیبا به سوی زیباترین راه بهشت باشد:(۲)
الهی دل ما را لبریز از محبت محبوبان درگاهت بفرما.
الهی جهانی شدن راه هدایت و عزّت اهل حقیقت را محقّق بفرما.
الهی یار و یاور همهی مومنان صالح و مصلح در جهان باش.
الهی کمال یقین را نصیب شایستگان اهل زمین بفرما.
الهی شفاعت سید الاولین والآخرین و شفاعت محبوبان درگاه مقدست را نصیب همهی ما و عزیزان ما بفرما.
آمین، و الحمد لله رب العالمین.
مراجع و منابع:
۱٫حیاه الصحابه للکاندهلوی ص۵۰
– کنزل العمال للحاکم ص۷۷
– الحلیه لابی نعیم
– المعجم للطبرانی.
۲٫ خلافت و انتخاب- سلیمى ص۶۶
– مسند فاطمه الزهراء(رضی الله عنها) للسیوطی
– الطبقات لابن سعدج۷ص۲۹