ايمان به نبوت پيامبرمان

ايمان و باور به نبوت حضرتشص اصل بزرگي از اصول ايمان است، كه ايمان جز با اين اصل تحقق نمييابد، لذا خداوند متعال ميفرمايد:
﴿وَمَن لَّمۡ يُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ فَإِنَّآ أَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ سَعِيرٗا ١٣﴾ [الفتح: 13].
«و هر كس به خدا و رسول او ايمان نياورد، بداند كه ما براي كافران آتش (دوزخ) را آماده ساختهايم».
و رسول گراميص ميفرمايند:
«أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَّشْهَدوا أَنْ لااله إِلا الله وأَني رسولُ الله». صحيح مسلم.
«مأمور شدهام كه با مردم بجنگم تا اينكه گواهي دهند كه معبود بر حقي جز خداي يگانه نيست و من فرستاده خدايم».
ايمان به رسول الله جز با چند امور متحقق نميشود از جمله:
اول: شناخت پيامبرمانص؛ ايشان محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم، و هاشم از قريش و قريش از عرب، و عرب از نسل حضرت اسماعيل بن ابراهيم خليل
-عليهما وعلى نبينا أفضل الصلاة وأزكى التسليم- است. ايشان شصت و سه سال عمر نمودند كه چهل سال قبل از نبوت و بيست سه سال رسول و پيامبر بودند.
دوم: تصديق ايشان در آنچه خبر داده، و اطاعت از ايشان در هر آنچه كه امر فرموده، و اجتناب و دوري از هر آنچه نهي فرمودهاند، و اينكه جز به روشي كه ايشان مشروع فرمودهاند خداوند پرستيده نشود.
سوم: اعتقاد به اينكه ايشان، به عنوان رسول و پيامبر به سوي همه انسانها و جنيان فرستاده شدهاند، پس هيچ احدي جز تبعيت و پيروي از ايشان چارهاي ندارد، لذا خداوند متعال ميفرمايد:
﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُمۡ جَمِيعًا﴾ [الأعراف: 158].
«بگو اي مردم، من فرستاده خداوند بهسوي همه شما هستم».
چهارم: ايمان به رسالت ايشان، و اينكه ايشان بهترين و آخرين پيامبران است، چنانكه خداوند متعال ميفرمايد:
﴿وَلَٰكِن رَّسُولَ ٱللَّهِ وَخَاتَمَ ٱلنَّبِيِّۧنَ﴾ [الأحزاب: 40]. «بلكه رسول خدا و خاتم انبياء است».
و اينكه ايشان خليل خداوند، و سردار تمام بشريت و صاحب شفاعت عظمي هستند، كه مخصوص به «الوسيلة» بالاترين درجات بهشت است، ايشان صاحب حوض كوثر و امت ايشان بهترين امت است، چنانكه خداوند متعال ميفرمايد:
﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ﴾ [آلعمران: 110]. «شما بهترين امتي هستيد كه براي مردم پديد آورده شده است».
كما اينكه امت ايشان بيشترين تعداد بهشتيان را تشكيل خواهند داد، و اينكه رسالت ايشان ناسخ تمام رسالتهاي گذشته است.
پنجم: اينكه خداوند ايشان را با بزرگترين و جاودانهترين معجزه كه قرآن كريم و كلام الهي محفوظ از هر گونه تغيير و تبديل است، تائيد و حمايت فرموده است. چنانكه ميفرمايد:
﴿قُل لَّئِنِ ٱجۡتَمَعَتِ ٱلۡإِنسُ وَٱلۡجِنُّ عَلَىٰٓ أَن يَأۡتُواْ بِمِثۡلِ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لَا يَأۡتُونَ بِمِثۡلِهِۦ وَلَوۡ كَانَ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٖ ظَهِيرٗا ٨٨﴾ [الإسراء: 88]. «بگو اگر انس و جن گرد آيند بر آنكه مانند اين قرآن آورند، هرگز نميتوانند مانندش آورند و اگر چه برخي از آنان ياور برخي (ديگر) باشند».
و ميفرمايد:
﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ٩﴾ [الحجر: 9].
«بيگمان ما قرآن را فرو فرستادهايم و به راستي ما نگهبان آن هستيم».
ششم: ايمان به اينكه رسول گراميص رسالتشان را تبليغ كردند و امانت را ادا نمودند، و امت را نصيحت كردند، هيچ خير و خوبي نبود، مگر اينكه امت را به آن ترغيب و راهنمايي فرموده و هيچ شر و بدي نبود، مگر اينكه امت را از آن بر حذر داشته است. چنانكه خداوند متعال ميفرمايد:
﴿لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِيصٌ عَلَيۡكُم بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١٢٨﴾ [التوبة: 128]. «بيگمان رسولي از خودتان به سوي شما آمد، رنجتان بر او دشوار، بر شما حريص (و) به مومنان رؤوفِ مهربان است».
و خود رسول گرامي ميفرمايند:
«مَا مِنْ نَبِىٍّ بَعَثَهُ اللَّهُ فِى أُمَّةٍ قَبْلِى إِلاَّ كَانَ حَقًّا عَلَيْهِ أَنْ يَدُلَّ أُمَّتَهُ عَلَى خَيْرِ مَا يَعْلَمُهُ لَهُمْ ويحذر أُمَّته مِنْ شَرّ ما يَعْلَمْهُ لهم». صحيح مسلم.
«هيچ پيامبري نبوده كه خداوند او را قبل از من در ميان امتي مبعوث كند مگر اينكه مأمور و مكلف بوده است به اينكه امتش را به هر خير و نيكياي كه ميدانسته راهنمايي نموده و از هر شر و بدي كه ميدانسته بر حذر بدارد».
هفتم: محبت ايشانص تا حدي كه محبت ايشان را بر محبت تمامي مخلوقات و حتي بر محبت خودش ترجيح دهد. پس محبت و تعظيم و احترام، و شخصيت قائل شدن و اطاعت كردن ايشان از حقوقي است كه خداوند متعال در كتاب عزيزش بر ما واجب كرده است، زيرا محبت ايشان جزو محبت خدا و اطاعت از ايشان اطاعت از خداست. چنانكه خداوند متعال ميفرمايد:
﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٣١﴾ [آلعمران: 31].
«بگو: اگر خدا را دوست ميداريد از من پيروي كنيد تا خدا شما را دوست بدارد و گناهان شما را برايتان بيامرزد و خداوند آمرزنده مهربان است».
و حضرتشص و ميفرمايد:
«لايُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتَّي أَكُونَ أَحَبُّ إلَيهِ مِنْ وَلدِهِ وَ وَالِدِهِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِين». متفق عليه.
«هيچيك از شما نميتواند مؤمن كامل باشد تا زماني كه من در نزد او از فرزند و پدرش وساير انسانها محبوبتر نباشم».
هشتم: به كثرت بر حضرتشص درود و سلام فرستادن، زيرا بخيل كسي است كه اسم مبارك ايشان در نزدش برده شود و برايشان درود نفرستد. خداوند متعال ميفرمايد:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِيِّۚ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِيمًا ٥٦﴾ [الأحزاب: 56]. «بيگمان خداوند و فرشتگانش بر پيامبر درود ميفرستند. اي مومنان (شما نيز) بر او درود بفرستيد و چنانكه بايد سلام بگوييد».
و حضرتشص ميفرمايند:
«مَنْ صَلَّى عَلَىَّ وَاحِدَةً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ بهَا عَشْراً». صحيح مسلم .
«كسي كه يكبار بر من درود بفرستد خداوند متعال در مقابل ده مرتبه بر او درود ميفرستد».
در چند جا بر ايشان درود و سلام فرستادن بسيار مهم و مؤكد است، از جمله در تشهد نماز، در قنوت، در نماز جنازه، در خطبة جمعه، بعد از اذان، هنگام ورود و خروج از مسجد، هنگام دعا، هنگاميكه نام مبارك ايشان برده شود و غيره.
نهم: اينكه پيامبرص در نزد پروردگارشان زندهاند، زندگي برزخيي كه از زندگي شهدا بهتر و كامل تر است، ولي مانند زندگيشان در روي زمين نيست، اين زندگي مخصوصي است كه چگونگي آنرا ما نميدانيم، ولي با اين وجود نميتوان آنها را مرده ناميد. چنانكه حضرتشص ميفرمايند:
«إِنَّ اللهَ حَرَّمَ عَلَى الأرْضِ أَنْ تَأْكُلَ أَجْسَادَ الأَنْبِيَاء». سنن أبو داود.
«خداوند بر زمين حرام گردانيده است كه جسد پيامبران را بخورد».
همچنين ميفرمايند:
«مَامِنْ مُسْلِمٍ يُسَلِّمُ عَلَيَّ إِلا رَدَّ اللهُ عَلَيَّ رُوْحِي كَي أَرُدَّu». سنن أبو داود.
«هيچ مسلماني نيست كه بر من سلام كند مگر اينكه خداوند روحم را به من باز ميگرداند تا اينكه سلام او را جواب دهم».
دهم: اينكه در حيات حضرتشص و همچنين در كنار قبر ايشان هنگام سلام دادن كسي صداي خودش را بلند نكند كه اين نيز جزو احترام ايشان است.
چنانكه خداوند متعال ميفرمايد:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَرۡفَعُوٓاْ أَصۡوَٰتَكُمۡ فَوۡقَ صَوۡتِ ٱلنَّبِيِّ وَلَا تَجۡهَرُواْ لَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ كَجَهۡرِ بَعۡضِكُمۡ لِبَعۡضٍ أَن تَحۡبَطَ أَعۡمَٰلُكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ ٢﴾ [الحجرات: 2]. «اي مؤمنان، صداي خود را بلندتر از صداي پيامبر مكنيد -و مانند سخن گفتن با همديگر- با او بلند سخن مگوييد. كه مبادا -در حالي كه شما نميدانيد- اعمالتان از بين برود».
احترام ايشان پس از وفات عين احترام در حيات ايشانص است. چنانكه نمونههاي اول و الگوهاي بينظير مكتب ايشان رضوان الله عليهم اجمعين عمل كردند، چه آنان از نظر اطاعت و پيروي نزديك ترين مردم به ايشان بوده، و از هرگونه مخالفت با ايشان و بدعت گذاري در دين بشدت گريزان بودند.
يازدهم: با همة اصحاب و اهل بيت و همسران ايشان دوستي و محبت داشتن و از هرگونه كينه و حسد و كدورت، و دشنام و جسارت و اهانت نسبت به آنان پرهيز كردن، زيرا خداوند از آنان راضي شده و آنان را براي صحبت و ياري پيامبرشص برگزيده است، و دوستي و موالاتشان را بر اين امت واجب گردانيده است.
خداوند متعال ميفرمايد:
﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ﴾ [التوبة: 100].
«و پيشروان نخستين از مهاجران و انصار وكساني كه به نيكوكاري از آنان پيروي كردند، خداوند از آنان خشنود شد و (آنان نيز) از او خشنود شدند».
حضرتشص ميفرمايند:
«لا تَسُبُّوا أَصْحَابِي فَوالَّذي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوْ اَنْفَقَ أَحَدُكُمْ مِثْلَ أُحُد ذَهَباً مَا بَلَغَ مُدَّ أَحَدهم وَلا نَصِيفَه». صحيح بخاري.
«صحابه مرا دشنام ندهيد، قسم به ذاتي كه جانم در قبضة اوست اگر يكي از شما به اندازه كوه احد طلا انفاق كند ثوابش به اندازه يك «مُدّ» (پُري دو كف دست) و حتي نصف مُدّ آنها نخواهد رسيد».
براي كساني كه بعد از ايشان ميآيند مستحب است كه براي آنان طلب آمرزش كنند و از خداوند بخواهند كه در دلهايشان نسبت به آن الگوهاي ايماني و صداقت هيچگونه حسد و كينهاي نداشته باشند. چنانكه خداوند متعال ميفرمايد:
﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ ١٠﴾ [الحشر: 10].
«و (نيز) آنان راست كه پس از اينان آمدند (انصار) ميگويند: پروردگارا! ما را و آن برادرا نمان را كه در ايمان آوردن از ما پيشي گرفتند بيامرز. و در دلهاي ما هيچ كينهاي در حق كساني كه ايمان آوردهاند، قرار مده. پروردگارا! تويي كه بخشندة مهرباني».
دوازدهم: پرهيز و اجتناب از غلو و افراط درباره حضرتشص زيرا كه اين بيشترين وسيله آزار و اذيت حضرتشص است، زيرا كه آن حضرتص امتشان را از غلو و افراط و مداحي بيش از اندازه منع فرموده، مقام و منزلتي كه خداوند براي ايشان عنايت فرموده كه بيشتر از آن مخصوص پروردگارU است. لذا ايشانص ميفرمايند:
«إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ فَقُولُوا عَبْدُالله وَرَسُوله، لا أُحِبُّ أَنْ تَرْفَعُوِني فَوْقَ مَرْتَبَتِي». صحيح بخاري: 3372.
«جز اين نيست كه من يك بنده هستم، پس بگوئيد بنده و فرستادة خدا، دوست ندارم كه مرا از منزلت خودم بالاتر ببريد».
همچنين ميفرمايند:
«لاَ تُطْرُونِى كَمَا أَطْرَتِ النَّصَارَى ابْنَ مَرْيَمَ». صحيح بخاري.
«مرا بيش از حد ستايش نكنيد، چنانكه مسيحيان عيسي بن مريمu را ستايش كردند».
بنابراين خواندن حضرتش در دعاء و استغاثه و مدد خواستن از ايشان و طواف كردن به دور قبر شريف ايشان، و نذر و ذبح كردن به نام ايشان، همه اينها نادرست بوده و شرك به الله محسوب ميشود، زيرا خداوند انجام هر گونه عبادتي را جز براي خودش منع فرموده است.
كما اينكه در مقابل، تفريط و بيتوجهي نسبت به حضرتشص نادرست است. پس بياحترامي نسبت به ايشانص كه از روي بغض و كينه با ايشان باشد، يا جسارت و بيادبي به مقام والاي ايشان، يا از شأن ايشان كاستن و تمسخر نسبت به ايشان روا داشتن، ارتداد و كفر و خروج از اسلام به شمار ميآيد. چنانكه خداوند متعال ميفرمايد:
﴿قُلۡ أَبِٱللَّهِ وَءَايَٰتِهِۦ وَرَسُولِهِۦ كُنتُمۡ تَسۡتَهۡزِءُونَ ٦٥ لَا تَعۡتَذِرُواْ قَدۡ كَفَرۡتُم بَعۡدَ إِيمَٰنِكُمۡ﴾ [التوبة: 65-66].
«بگو: آيا به خدا و آيات او و رسولش ريشخند ميكرديد؟ عذر نياوريد، به راستي كه پس از ايمانتان كفر پيشه كرديد».
پس محبت صادقانه نسبت به پيامبرص اين است كه بر كمال اقتداء و پيروي از سنت ايشان و ترك آنچه كه با راه و روش ايشان مخالف است دلالت دارد و صدق ميكند، چنانكه خداوند متعال ميفرمايد:
﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٣١﴾ [آلعمران: 31].
«بگو اگر خداوند را دوست ميداريد، از من پيروي كنيد، تا خدا شما را دوست بدارد و گناهان شما را برايتان بيامرزد و خداوند آمرزندة مهربان است».
پس واجب است كه نسبت به تعظيم و احترام و بيان شأن و منزلت والاي ايشان از هر گونه افراط وتفريط بپرهيزيم و صفات الوهيت را كه ويژة پروردگار است به ايشان نسبت ندهيم، و به هيچ عنوان از قدر و منزلت ايشان نكاهيم. اين همان احترام و محبتي است كه نشانه اتباع و پيروي از سنت و شريعت ايشان، و حركت در مسير هدايت و اقتداي صادقانه به حضرتشص است.
سيزدهم: ايمان به پيامبرص جز با تصديق و باور به ايشان و عمل به شريعت ايشان متحقق نميشود، همين است معني انقياد و تسليم براي ايشان، پس اطاعت ايشان اطاعت خدا و معصيت ايشان معصيت خدا است و ايمان به ايشان فقط با تصديق و پيروي از ايشانص تحقق مييابد.
=============================================
ارکان ایمان
تهیه و تنظیم: مركز پژوهشهاي علوم اسلامي دانشگاه اسلامی مدينه منوره
مترجم: عبدالله حيدري
منبع: islahnet.com