بحران اخلاق در دنیای امروز

نویسنده: سید حسان فاضلی
اسلام دینی وحدت طلب و اُنس پذیر و راهگشا برای معضلات و ناهنجاریهای اجتماعی در جوامع بشری است. پیامبر رحمت صلى الله علیه وسلم این نمونه را در جامعهی مدنی نه تنها با مسلمین پیاده کردند، بلکه با یهود نیز تعهد شهروندی بستند و آنها را به عنوان یک شهروند پذیرفتند و تا وقتی که به تعهدات خود پایبند بودند، به آنها بها دادند و حرمتشان را به عنوان یک شهروند حفظ کردند. در فتح مکه، عفو عمومی اعلان شد: «اِذْهَبُوا وَأَنْتُمُ الطُّلَقَاءُ»؛ بروید شما آزاد هستید. سبحان الله! نبی رحمت حتیٰ شرط آزادی مشرکین مکه را مبنی بر اسلام آوردن آنها نکرد.
کجای تاریخ میتوان این عفو، بخشش و اخلاق نیکو را یافت؟! مشرکین مکه که دشمنان سرسخت آنحضرت صلى الله علیه وسلم بودند، مدهوش از این فعل و اخلاق پیامبر، و عاشق و دیوانهی الگوی رحمت، و از جان بر کفان اسلام و شهسواران میدان عشق و دلباختگی شدند.
قرآن در مراحل مختلفی، پیروان خود را به سعهی صدر و دوری از تندروی و توهین نکردن به ادیان دیگر امر میکند؛ چرا که اسلام دین کشتار و خونریزی نیست، بلکه ساحر قلوب و عقول است. تمام کُشتههای غزوات پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم از هر دو طرف (مسلمانان و مشرکین) به سیصد نفر هم نرسید!
چطور میتوان گفت این دین روشی ارهابی و خونریز دارد؟
اسلامی که با کمترین هزینهی کشتار در شبه جزیره جای گرفت، چطور ناجوانمردانه به این دین پرچسبهای واهی میچسبانند؟
در حقیقت شعار اسلام، مسامحت و انسان دوستی است و این مشقی است که سینه به سینه به پیروان این امت رسیده و زندگی خلفای راشدین گواهی زرین بر مکارم اخلاق و دوری از فتن و افراطهای بی جا است. حضرت عمر هنگامی که به شکلی ناجوانمردانه مجروح شد، به قتل عام تمام بردههای مجوسی دستور نداد؛ بلکه یک جان در مقابل یک جان. گرچه با قتل سیدنا عمر دروازهی فتنه شکسته شد، ولی سیدنا عثمان، خلیفهی مظلوم و الگوی تسامح و از خودگذشتگی با فتنه همراه نشد و قول زرینش تا ابد در صفحات تاریخ جاودانه خواهد ماند: «وَاللهِ إِنَّ رَحَىٰ الفِتْنَهِ لَدَائِرَهٌ، فَطُوبَىٰ لِعُثْمَانَ إِنْ ماتَ وَلَمْ یحَرِّکْهَا»؛ به خدا قسم، چرخ فتنه در حال گردش است، چه خوب است که عثمان بمیرد و این چرخ را حرکت ندهد!
حکام مسلمان باید با تعمقی بیشتر به سیرت حضرت عثمان بنگرند؛ با اینکه حاکم سرزمینهای پهناوری از آسیا و آفریقاست، اما حاضر نمیشود به خاطر خودش حرمت مدینه و ساکنین این شهر را پایمال کند. متأسفانه شاهدیم که اکنون به خاطر یک سرزمین کوچک، صدها هزار نفر آواره و کشته میشوند. آن فتنهایی که در خاورمیانه شعله گرفته، معلوم نیست دامان چند سرزمین دیگر را بگیرد و چندهزار خانوادهی دیگر بی سر و سامان، و چه بسا کودکانی دیگر را بیخانمان گرداند.
سرزمین شام، سرزمین برکتهای الهی در امواج فتنه، گیر کرده و راه برونرفتی ندارد؛ این روایت مشهور چهقدر در این ایام معنای واقعی به خود گرفته است: «الفِتْنَهُ نَائِمَهٌ لَعَنَ اللهُ مَنْ أَیقَظَهَا»؛ فتنه خوابیده است، لعنت خدا بر کسی که فتنه را برانگیزد.
سرزمینی که وجب به وجب آن مدفن صحابهای همچون بلال و معاویه؛ و پهلوانانی همچون خالد و صلاح الدین؛ و اندیشمندانی همچون اوزاعی و ابن تیمیه است، در اوج خشونت و درگیریهای خونین غوطهور شده، دیگر حلقات درس و حضور هزاران نفر در مساجد را باید در تاریخ نظاره کرد و بر این سرزمین گریست.
بی اخلاقی، خشونت، تحمل نکردن یکدیگر، عدم تعامل و فتنهها به اوج خود رسیده است و متأسفانه این موارد در تمام سطوح جامعه به وضوح حس میشود. ملتی که باید برای دنیا نظام اخلاق را برنامهریزی میکرد، اکنون در منجلاب بحران اخلاق به دام افتاده و روز به روز بر این منش بی اخلاقیاش افزوده و صفات نیکوی سلف خود را به باد فراموشی سپرده است؛ ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلاهَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ﴾. این آیه حال بغرنج مسلمانان است، حتی مصلحی وجود ندارد که اوضاع نابسامان کشورهای اسلامی را به هم پیوند زند.
اما ما نا امید نیستیم؛ چرا که طبق گفتهی پروردگارمان: جز گروه کافران کسی از رحمت خدا نومید نمیشود؛ ﴿إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ﴾. ما هم امیدوار هستیم و آرزوی مصلحی بزرگ همچون سیدنا حسن را در این میدان وخیم داریم تا دوباره جان تازهای به ملتهای مظلوم بدهد. حضرت امام حسن، این مصلح بزرگ، با صلح خودش جان صدها مسلمان را محفوظ نگاه داشت و تا ابد نامش در تاریخ جاودانه خواهد ماند و منشوری برای تمام صلح اندیشان قرار خواهد گرفت. رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم چه زیبا دربارهی فرزند مصلحش میفرماید: «إِنَّ ابْنِی هٰذا سَیدٌ، وَلَعَلَّ اللهَ تَعَالىٰ أَنْ یصْلِحَ بِهِ بَینَ فِئَتَینِ مِنَ المُسْلِمِینَ»؛ این فرزندم آقا و سرور است، امید است که الله تعالىٰ توسط وی بین دو گروه از مسلمین، صلح بر قرار کند.
آری! اسلام دین صلح است و کتاب قانونش (قرآن)، صلح را راهکار بهتر و برتر معرفی میکند.
در این اوضاع پیچیده، باید تمام مذاهب و حرکتهای دینی و سیاسی به دستور قرآنی ﴿وَالصُّلْحُ خَیرٌ﴾ چنگ بزنند تا از این بیشتر مایهی ریشخند و استهزای ملتهای کفر قرار نگیرند و این بداخلاقیهای شایع بین خود را ریشه کن کنند؛ زیرا تجربه نشان داده که با جنگ و خونریزی هیچ حکومتی به جایی نرسیده، بلکه ثمرهای جز ویرانی و نابسامانی نداشته و دود این ویرانیها فقط به چشم مظلوم ملتهای بیگناه رفته است؛ ﴿وَجَعَلُوا أَعِزَّهَ أَهْلِهَا أَذِلَّهً﴾.
غرب، نظام بداخلاقی و خشونت را در کشورهای اسلامی گسترانیده و متأسفانه مسلمانان هم در این نظام بدبو دست غرب را گرفته و همراه نسنجیدهی بداخلاقان و بینزاکتهای دنیا شدهاند.
راه حل این اوضاع نابسامان بسیار ساده و فقط یکی است و آن هم رجوع به قرآن و سنت و مطالعهی دقیق نیاکان و اسلاف این امت؛ به امید آن روز!