به کسیکه در دنیا اسلام نرسیده باشد، تکلیفش در آخرت چیست؟

اگر انسانی در جای دور افتاده ای به دنیا اید و دسترسی به اسلام و قران نداشته باشد و گناه هم نکند در روز قیامت تکلیفش چیست؟
الحمدلله،
اگر انسانی در جایی زندگی کند که اصلا از اسلام سخنی نشنیده باشد و اصلا از وجود اسلام تا انتهای عمرش هیچگونه اطلاع نداشته و سخنی را نشنود، در این صورت او حکم اهل “فتره” را خواهد داشت.
و بر طبق احکام شرعی الله تعالی هرگز کسی را بدون انذار عذاب نخواهد داد چنانکه می فرماید:
« وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولاً»(اسراء 15)
یعنی: «و ما عذابکننده نیستیم مگر آنکه پیامبری را بفرستیم»
این حقیقت نیز از عدل حق تعالی خبر میدهد.
اما وضعیت این انسانها در قیامت چگونه خواهد بود؟
علما گفتهاند: چنین کسانی در عرصات قیامت مورد آزمایش و امتحان قرار میگیرند، اگر در امتحان خود سربلند شدند پس بهشت نصیب آنها خواهد بود و اگر موفق نشوند جهنم نصیب آنها خواهد گردید:
همچنین وضعیت شخص مجنون یا دیوانه ( و حتی کرولال و اهل فتره یعنی کسی که پیام و رسالت پیامبران الهی به او نرسیده باشد ) در آخرت چگونه است؟؛
شیخ محمد ناصرالدین البانی رحمه الله در کتاب “چگونه قرآن را تفسیر کنیم” گوید: “با آنها در قیامت معاملة ویژهای خواهد شد و آن بدین صورت است که خداوند فرستادهای را به سوی آنها میفرستد که آنها را بیازماید، چنانچه مردم در حیات دنیا امتحان میشوند، پس هر کسی آن فرستاده را در عرصة قیامت استجابت نمود و از وی اطاعت نمود، به بهشت میرود و کسی که عصیان و نافرمانی نماید وارد آتش میگردد.( سلسله احادیث صحیحه (2468) )”
در احادیث صحیحی این حقیقت اثبات می شود:
حدیث اول:«أربعة یحتجون یوم القیامة، رجل أصم لا یسمع، ورجل هرم، ورجل أحمق، ورجل مات فی الفترة وفیه: فیأخذ مواثیقهم لیطیعنه فیرسل إلیهم رسول أن ادخلوا النار، فوالذی نفسی بیده لو دخلوها لکانت علیهم بردا وسلاما ثم رواه عن أبی هریرة وقال فی آخره: فمن دخلها کانت علیه بردا وسلاما، ومن لم یدخلها رد إلیها»( مسند امام احمد – صحیح جامع الصغیر البانی)
یعنی: چهار نفر روز قیامت استدلال میکنند؛ ناشنوایی که نمیشنود، مرد کهن سال و مردی که عقل ندارد(مجنون است) و مردی که در فتره ( پیام و رسالت پیامبران الهی به او نرسیده است)از دنیا رفته است. از آنها عهد و پیمان می گیرند که خداوند را فرمانبری کنند . او رسولی به نزدشان می فرستد و به آن ها می گوید که وارد آتش شوند. سوگند به کسی که جانم در دست اوست اگر داخل شوند برایشان تبدیل به سردی و سلامتی می گردد، سپس آن را از ابوهریره روایت می کند و در آخر حدیث می گوید: هرکس داخل شود برای او تبدیل به سردی و سلامتی می گردد و هرکس بدان وارد نشود او را به آتش برمی گردانند.
حدیث دوم: محمد بن یحیی الذهلی و بزار از طریق عطیه العوفی از ابوسعید خدری روایت کرده اند که گفت: رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود:«الهالک فی الفترة، والمعتوه والمولود یقول الهالک فی الفترة لم یأتنی کتاب، ویقول المعتوه: رب لم تجعل لی عقلا أعقل به خیرا ولا شرا، ویقول المولود: رب لم أدرک العقل، فترفع لهم نار فیقال لهم: ردوها، قال: فیردها من کان فی علم الله سعیدا لو أدرک العمل، ویمسک عنها من کان فی علم الله شقیا لو أدرک العمل، فیقول: إیای عصیتم فکیف لو أن رسلی أتتکم وفی روایة البزار فکیف برسلی بالغیب قال البزار لا یعرف إلا من طریق عطیة عنه»
یعنی: کسی که در فتره بمیرد و معتوه و مولود. اولی می گوید: رسالتی به من ابلاغ نشد و معتوه می گوید: پروردگارا ، برای من عقل قرار ندادید تا به وسیله آن خیر و بدی را بفهمم و مولود می گوید: پروردگارا من قادر به تعقل نبودم. آنگاه آتش برایشان مهیا می شود و گفته می شود بدان وارد شوید؛ آنگاه هرکس در صورت مواجهه با عمل، در علم خداوند سعادتمند شود، بدان وارد می شود و هرکس در علم خداوند در صورت مواجهه با عمل، شقاوتمند گردد از ورود بدان خودداری می کند آن وقت به آن ها گفته میشود: خودم را نافرمانی و معصیت کردید حال اگر رسولانم نزد شما می آمدند چگونه با آن ها معامله مینمودید. و در روایت بزار آمده: چگونه با رسولان من معامله می نمودید در حالی که آن ها شما را به ایمان به غیب دعوت می نمودند و بزار میگوید: این روایت جز از طریق عطیه شناخته نشده است.
حدیث سوم: محمد بن مبارک صوری با سند خود از معاذ بن جبل از رسول خدا صلی الله علیه وسلم روایت می کند که فرمود: « یؤتی یوم القیامة بالممسوخ عقلا، وبالهالک فی الفترة وبالهالک صغیرا، فیقول الممسوخ: یا رب لو آتیتنی عقلا ما کان من آتیته عقلا بأسعد منی، وذکر فی الهالک فی الفترة والصغیر نحو ذلک، فیقول الرب عز وجل: إنی آمرکم بأمر فتطیعونی فیقولون: نعم، فیقول: اذهبوا فادخلوا النار، قال: ولو دخلوها ما ضرتهم، فتخرج علیهم قوابض فیظنون أنها قد أهلکت ما خلق الله من شیء، فیرجعون سراعا ثم یأمرهم الثانیة فیرجعون کذلک، فیقول الرب عزوجل: قبل أن أخلقکم علمت ما أنتم عاملون وعلی علمی خلقتکم وإلی علمی تصیرون، ضمیهم، فتأخذهم النار»
یعنی: روز قیامت، کسانی که عقل نداشته و کسی که در دوران فترت و یا کودکی از دنیا رفته اند حاضر می شوند؛ فردی که فاقد عقل بوده است می گوید: پروردگارا! اگر همچون کسی که به او عقل داده اید به من هم عقل می دادید او از من خوشبخت تر نمی بود و اهل فترت و کودک نیز امثال این سخن را بیان میدارند. آنگاه پروردگار متعال می فرماید: من شما را به چیزی دستور می دهم پس مرا اطاعت کنید. جواب می دهند: آماده اطاعتیم. می فرماید: بروید و به آن آتش داخل شوید. گفت: اگر داخل می شدند، آسیبی به آن ها نمی رساند. پس مأمورانی بر آن ها وارد شده و گمان می کنند هر آن چه را خداوند آفریده است نابود می کنند. لذا به سرعت برمی گردند آنگاه است که برای بار دوم به آن ها دستور داده می شود ولی به همان صورت برمی گردند. سپس پروردگار متعال می فرماید: قبل از آفرینش شما آن چه را انجام دهنده اش هستید را دانستم لذا بر اساس علم خویش شما را بیافریدم و مسیر حرکت شما نیز بر اساس علم من است، آن ها را در هم گیر! پس آتش آن ها را در برمی گیرد».
در اسناد این حدیث ضعف وجود دارد، اما به وسیله شواهد و طریق های روایتی دیگر و احادیثی که ابن کثیر و غیر او روایت کرده اند تقویت می گردد.مجموع این احادیث جنس امتحان را در روز قیامت ثابت می نماید و این بدان سبب است که خداوند کسی را که مستحق عذاب نباشد بدان دچار نمی گرداند.ابن القیم و ابن کثیر از ابن عبدالبر نقل کرده اند که گفته است: اهل علم، احادیث وارد شده در این موضوع را انکار کرده اند؛ چون آخرت دنیای عمل کردن و آزمایش نیست. چگونه مکلف به وارد شدن در آتش میشوند چیزی که در توانایی مخلوقات نیست و خداوند نیز هیچ موجودی را به بیشتر از حد توانایی مکلف نخواهد کرد. ابن القیم به چند صورت آن را جواب داده است: از جمله آن ها می گوید: اهل علم بر انکار آن اتفاق نکرده اند، بلکه بعضی از احادیث وارد شده را صحیح دانسته اند چنان که حدیث اسود را که امام احمد و اسحاق و ابن المدینی روایت کرده اند از بسیاری از احادیث احکام بهتر است. ابوالحسن اشعری نیز همین تلقی و نظر را از اهل سنت نقل کرده است و این می رساند که آن ها به احادیث عمل کرده اند. بیهقی در اعتقاد خویش بیان داشته که بعضی از ائمه بر امتحان انگشت نهاده و گفته اند امتحان تا زمان وارد شدن به بهشت پایان نمی پذیرد که از آن جمله در صحیح روایتی در مورد آخرین نفری که وارد بهشت میشود آمده است که پروردگارش از او عهد و پیمان می گیرد که چیزی دیگر از او نخواهد، ولی باز هم میخواهد و درخواست می کند آنگاه خداوند می فرماید: وای بر تو ای بنی آدم چقدر خلاف وعده میکنی؛ و این کار خلاف پیمانی است که با خدا بسته است و هم چنین فرموده خداوند متعال در سوره قلم آیه46:﴿ وَیدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ فَلَا یسْتَطِیعُونَ﴾. که آن ها را به سجده کردن دستور می دهند اما نمی توانند. این آیه به صراحت بیان می دارد که در روز قیامت دعوت به سجده کردن می شوند، چیزی که کافران قادر به انجام آن نیستند.اما در مورد آن هایی که رسول خدا صلی الله علیه وسلم به طور قطعی در مورد جهنمی بودنشان حکم می دهد، شاید به آن سبب باشد که بر آن امر مطلع گشته است، همان گونه که قبلاً بیان شد در مورد عمرو بن لحی فرمود: او روده هایش را در آتش با خود می کشد، چون او اولین کسی است که دین ابراهیم را تغییر داد.همین طور در حدیث ابن مسعود که ابوداود آن را در سنن خود آورده است آمده: *الْوَائِدَةُ وَالْمَوْءُودَةُ فِی النَّارِ» «کسی که دختران را زنده به گور می کرد و هم اطفال زنده به گور شده به خاطر ترس از فقر و تهیدستی هر دو در آتشند»
پس در روز قیامت ( مجنون و اهل فتره و کرولال ) آزمایش می شوند و چنانکه در آن موفق بیرون آمدند به بهشت خواهند رفت وگرنه جهنمی خواهند بود.والله اعلم
والله اعلم
وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت