سفیر اسلام در جهان غرب؛ پروفسور محمد حمیدالله
پروفسور محمّد حمیدالله، در ۱۶ محرم ۱۳۲۶ هجری/ ۹ فوریه ۱۹۰۸ میلادی در ایالت/حکومت پیشین حیدرآباد دکن، سرزمینی که بیش از ۲۰ میلیون نفر جمعیت و مساحتی به بزرگی کشور ایتالیا داشت و توسط خاندان آصفجاهی (۱۷۲۴ ـ ۱۹۴۸) اداره میشد، در خانوادهای اهل فضل به دنیا آمد. نسب این خانواده به قبیلۀ «نوائط» میرسد که تیرهای از قریش است و بر اثر ظلم و استبداد حَجّاجبن یوسف ثقفی، مدینه را به قصد بصره ترک کرد و در قرن هشتم هجری از آنجا به هند مهاجرت کرد.
وی کوچکترین عضو خانوادهای بود که سه برادر و پنج خواهر بودند. دکتر حمیداللّه در حیدرآباد در دبیرستان دارالعلوم و جامعه نظامیه دانش آموخت و از سال ۱۹۲۴ به بعد در دانشگاه عثمانیه به ادامه تحصیل پرداخت و مدرک لیسانس و فوقلیسانس را در رشتۀ حقوق از این دانشگاه دریافت کرد.
پروفسور حمیدالله به قصد تحقیق در کتابخانهها و آرشیوها به کشورهای اسلامی خاورمیانه و شمال آفریقا سفر کرد. در سال ۱۹۳۴ رسالۀ دکترای خود را در دانشگاه سوربن پاریس به زبان فرانسوی با عنوان “La Diplomatie Musalmane d, l, epoche du Prophete de I, Islam et sees d, I, epoche Caliphs Orthodoxes” ارائه کرد و از این دانشگاه مدرک دکترا گرفت. این اثر گرانسنگ در عربی با عنوان «مجموعه الوثائق السیاسیه للعهد النبوی و الخلافه الراشده» منتشر شده است؛ ترجمۀ فارسی آن نیز تحت عنوان «وثائق؛ نامههای حضرت ختمیمرتبت و خلفای راشدین» با ترجمۀ دکتر محمود مهدوی دامغانی در تهران چاپ و منتشر شده است.
ایشان در سال ۱۹۳۵ به حیدرآباد بازگشت و در دانشکدۀ حقوق دانشگاه عثمانیه به تدریس حقوق بینالملل مشغول شد و سپس ریاست دانشکده را به دست گرفت. در آگوست ۱۹۴۸ پس از آنکه شبهقارۀ هند از استعمار انگلیس استقلال یافت، به همراه هیئت رسمی از سوی حکومت حیدرآباد دکن عازم سازمان ملل شد تا موضوع استقلال این منطقه را در آنجا مطرح کند، امّا این مهم تحقق نیافت و ارتش هند در دوران نخستوزیری جواهر لعل نهرو با محاصرۀ این منطقه و یورش نظامی آن را به تصرف خود درآورد و بخشی از کشور هند اعلام کرد.
پروفسور محمّدحمیدالله که قبل از سقوط دولت حیدرآباد برای انجام مأموریتی به فرانسه اعزام شده بود، با تصرف این منطقه توسط دولت هند، نتوانست این وضع را تحمل کند و تصمیم گرفت در فرانسه بماند. او شهروندی هند را نپذیرفت و با سندی که حکومت حیدرآباد برای او صادر کرده بود مسافرت میکرد. سرانجام این حکومت در سپتامبر ۱۹۴۸ ضمیمۀ هند شد و بدین ترتیب برگۀ عبور وی بیاعتبار شد و دولت فرانسه به او پناهندگی داد. برگۀ عبوری که مسئولین فرانسوی به او دادند، به وی اجازۀ اقامت بیش از پنجماه در خارج از فرانسه را نمیداد.
پروفسور محمد حمیدالله هرگز ازدواج نکرد، زیرا نمیخواست همسرش را در معرض چنین محدودیتی قرار دهد. در اوایل دهه ۱۹۵۰ در تدوین نخستین قانون اساسی اسلامی برای پاکستان تلاش کرد، امّا بر اثر اختلافنظرهایی از این کار استعفا داد و به پاریس مراجعت کرد.
دکتر حمیداللّه در تحقیقات مربوط به حقوق بینالملل اسلامی و حقوق قانون اساسی اسلامی دانشمندی شناخته شده بود. وی مدت ۲۴ سال (۱۹۵۴-۱۹۷۸) به عنوان محقّق در مرکز علمی تحقیقات علمی فرانسه (CNRS) اشتغال داشت.
ایشان در دوران اقامتش در پاریس مجلۀ «اسلام در فرانسه» را منتشر کرد، همچنین دبیرکلّی «جمعیه الصداقه الاسلامیه» را به عهده داشت و با همکاری دکتر “صبحی صالح” این مرکز اسلامی را برای معرفی اسلام به غیرمسلمانان تأسیس کرد.
دکتر حمیدالله در طول اقامت در پاریس با تألیف و تصنیف و ارائۀ سخنرانیهای علمی در جوامع اروپایی به ترویج دین اسلام میپرداخت و درسهای هفتگیای را در دانشگاه پاریس برای اصلاح جوانان مسلمان و کسانی که تازه به دین اسلام مشرّف میشدند برگزار میکرد که در نتیجۀ این تلاشها هزاران نفر به دین اسلام مشرف شدند. به گفتۀ شیخ عجاج الخطیب الحسنی بیش از سی هزار نفر توسط ایشان مسلمان شدهاند. برخی از این افراد از اندیشمندان و پژوهشگران برجسته و صاحبنام جهان هستند.
دکتر حمیدالله در دانشگاههای مختلف دنیا از جمله فرانسه، آلمان، مصر و پاکستان تدریس میکرد، همچنین استاد مدعو در دانشگاه استانبول بود و مدت بیستوپنج سال (هر سال سه ماه) به عنوان استاد مهمان به ترکیه سفر میکرد و در این مدت دانشجویان بسیاری را تربیت کرد. از مهمترین دانشجویان ایشان در ترکیه میتوان از دکتر صالح طوغ، دکتر یوسف ضیاء قاوقجی، اندیشمند و پژوهشگر صاحبنام دکتر فؤاد سزگین و دکتر اکملالدین احسان اوغلو (دبیرکلّ سابق سازمان کنفرانس اسلامی) نام برد. ایشان همچنین یک سال به عنوان استاد مهمان دانشگاه ملّی مالزی برای ارائۀ سخنرانیهای علمی در دپارتمان ادیان این دانشگاه دعوت بود.
دکتر حمیدالله در سال ۱۹۵۹ ترجمهای از قرآن مجید به زبان فرانسوی منتشر کرد که از آن زمان تاکنون بارها چاپ شده است. مقالۀ ایشان تحت عنوان «تاریخ قرآن کریم» که همراه با ترجمه و تفسیرش آمده پژوهشی مهم و درخور توجّه است.
پروفسور حمیدالله تنها مترجمی است که قرآن مجید را به سه زبان بینالمللی فرانسوی، آلمانی و انگلیسی ترجمه و تفسیر کرده است. ترجمۀ آلمانی ایشان تا سورۀ انعام و ترجمۀ انگلیسی با ترجمۀ سورۀ بقره متوقف شده و به دلیل مشغولیت زیاد ایشان به پایۀ تکمیل نرسید. ترجمۀ انگلیسی در سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۵ در مجلۀ «الهادی الأمین» انگلیسی در شهر دوربان آفریقای جنوبی منتشر میشد.
مطابق یک برآورد، دکتر حمیداللّه قادر بود به بیستودو زبان تکلّم کند. وی زبان تایلندی را در ۸۵ سالگی آموخت. یکی از شاگردانش میگوید: «آنچه مرا بیش از همه شگفتزده ساخت، توانایی وی در فراگیری زبانهای خارجی بود. هنگامی که برای فراگیری درس به خانهاش میرفتم، او مشغول آموختن زبان اندونزیایی بود. من غالباً معلّمی اندونزیایی را در اتاقش میدیدم. او به من میگفت که دوست دارد همۀ زبانهای جوامع اسلامی را فراگیرد تا بتواند کتابهای آنان را دربارۀ اسلام به زبان خودشان بخواند، بهویژه آنکه ترجمه چنین کتابهایی به زبانهای بینالمللی غالباً موجود نیست.»
بهجز اردو که زبان مادریاش بود، زبانهای شرقی دیگری که وی بدانها تسلط داشت عبارت بودند از: عربی، فارسی و ترکی. از زبانهای غربی، بر انگلیسی، فرانسه، آلمانی و ایتالیایی تسلط داشت.
تألیفات:
به قلم پروفسور حیدرآبادی بیش از ۲۵۰ کتاب و مقاله به زبانهای عربی، اردو، انگلیسی، فرانسه و آلمانی منتشر شده است که برخی از مشهورترین این آثار عبارتاند از:
۱٫ فهرست ترجمههای قرآن کریم (عربی)؛
۲٫ الوثائق السیاسیه للعهد النبوی و الخلافه الراشده؛
۳٫ غزوات پیامبر؛ وی برای نگارش این کتاب، تمامی نقاطی را که این نبردها در آن اتفاق افتاده بود با پای پیاده پیمود تا بتواند صحنههای مورد نظر را حتیالامکان واقعبینانه توصیف کند.
۴٫ تعلیم و تربیت در زمان پیامبر (عربی)؛
۵٫ آیا قانون اسلامی از قانون روم تأثیر پذیرفته است؟ (عربی)؛
۶٫ معرفی اسلام (عربی)؛
۷٫ خطبات بهاولپور (اردو)؛
۸٫ زندگی پیامبر اسلام (فرانسوی)؛
۹٫ چرا روزه میگیریم؟ (فرانسوی)؛
۱۰٫ شش نامۀ دیپلماتیک پیامبر (فرانسوی)؛
۱۱٫ نگاهی تطبیقی به ارتباط بین قانون اسلامی و قانون رومی (اردو)؛
۱۲٫ امام ابوحنیفه و تدوین فقه اسلامی (انگلیسی ـ اردو).
ایشان همچنین نسخههای خطی برخی کتب را برای اولین بار در عصر حاضر مورد تصحیح و تحقیق قرار داده است و در راستای چاپ و نشر آنها تلاشهای فراوانی مبذول داشته است. برخی از کتب مذکور عبارتند از:
۱٫ صحیفه همام بن منبّه؛
۲٫ سیره ابناسحاق؛
۳٫ السیر الکبیر للإمام محمّد الشیبانی؛
۴٫ کتاب الردّه للواقدی؛
۵٫ رسالتان لابن حبیب؛
۶٫ أنساب الأشراف للبلاذری؛
۷٫ کتاب الأنواء فی مواسم العرب لابن قتیبه؛
۸٫ کتاب النبات لأبیحنیفه الدینوری؛
۹٫ کتاب المعتمد فی أصول الفقه للقاضی أبیالحسن البصری؛
۱۰٫ کتاب الذخائر و التحف للغسّانی؛
۱۱٫ کتاب السرد و الفرد فی صحائف الأخبار و نسخها المنقوله عن سیدالمرسلین لأبیالخیر القزوینی؛
۱۲٫ کتاب معدن الجواهر بتاریخ البصره و الجزائر لابنالعراق.
مقالات علمی
از پروفسور محمد حمیدالله حیدرآبادی ۴۳ مقالۀ علمی و تحقیقی نیز بهجا مانده است که در مجلات معتبر علمی از جمله مجلۀ «المجمع العربی العلمی» دمشق، مجلۀ «معهد المخطوطات» قاهره، مجلۀ «الفکر و الفن» هامبورگ آلمان، مجلۀ «المسلمون» ژنو سوئیس، مجلۀ «البعث الاسلامی» ندوهالعلماء لکهنو هند، مجلۀ «الدراسات الاسلامیه» دانشگاه اسلامی بینالمللی اسلامآباد پاکستان، و دیگر مجلات علمی دنیا چاپ و منتشر شده است.
وفات
پروفسور محمّدحمیدالله تا سال ۱۹۹۶ در فرانسه اقامت داشت. در ماه رمضان همین سال درحالیکه در مسجدجامع پاریس معتکف بود، بر اثر بالا رفتن فشار خون دچار بیهوشی و فوراً به بیمارستان منتقل شد. بیهوشی چهار روز ادامه یافت تا جایی که پزشکان از ادامۀ حیات ایشان قطع امید و با اجازۀ خانوادۀ ایشان دستگاههای تنفسی را جدا کردند تا ایشان در آرامش وفات کند؛ اما وی در روز چهارم به طرز اعجازآمیزی به هوش آمد و تقاضای افطار کرد و گفت روزهای باقیمانده را نیز روزه خواهد گرفت، زیرا از نُه سالگی تا کنون حتی یک روز از ایام رمضان را بدون روزه پشت سر نگذاشته است. پس از ترخیص از بیمارستان بنا به درخواست و اصرار شدید نوۀ برادر بزرگش، خانم سدیده عطاءالله، که مقیم شهر جاکسلوانیای ایالت فلوریدای آمریکا و خود نیز شخصیتی علمی و فعال در عرصۀ دعوت و اصلاح اسلامی بود و با اطلاع از بیماری ایشان به پاریس آمده بود، جهت معالجه و زندگی در کنار نوهاش به آمریکا رفت و شش سال آخر زندگیاش را در آنجا گذراند.
پروفسور محمّدحمیدالله، پس از عمری فعالیت و مجاهدت، ۱۳ شوال ۱۴۲۳ق./ ۱۷ دسامبر ۲۰۰۲ میلادی در سن ۹۴ سالگی در ایالت فلوریدای آمریکا چشم از جهان فروبست. خبر وفات این شخصیت برجسته، بازتاب وسیعی در جهان اسلام بهخصوص محافل دینی و علمی داشت. نماز جنازه به امامت شاگرد برجستۀ ایشان و دعوتگر اهل ترکیه، دکتر یوسف ضیاء قاوقجی، اقامه شد و پیکر پاک ایشان در قبرستان شهر جاکسلوانیای ایالت فلوریدا به خاک سپرده شد.
«رحمه الله رحمه واسعه، و أمطر علی مثواه شآبیب الرحمه و المغفره، و أسکنه فسیح جنّاته العُلی»
به قلم: ثناءالله شهنواز- محمد شهنوازیفر