فصاحت و بلاغت قرآنکريم

گواهي کلام الله بر رسالت پيامبر صلياللهعليهوسلم:
سؤال: آيا کلام پروردگار عالم بر رسالت محمد صلياللهعليهوسلم گواه است؟
جواب: بلي: قرآنکريم بيان ميدارد که محمد صلياللهعليهوسلم فرستادة الله تعالي است.
الله متعال ميفرمايد:
{مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ} [الفتح:29]
(محمد فرستادة خدا است، و كساني كه با او هستند در برابر كافران تند و سرسخت، و نسبت به يكديگر مهربان و دلسوزند).
سؤال: اين آيه مؤمن را ميتواند قناعت بدهد که قرآنکريم کلام پروردگار است، چگونه ميتوان کساني را که منکر اين قضيه هستند، قناعت داد.
جواب: قرآنکريم در ذات خود مؤمن را قناعت ميدهد که از جانب پروردگار عالم است.
سؤال: چگونه؟
جواب: بيگمان کلام آفريدگار بزرگ از کلام بشر فرق دارد، اگر انسان عاقل و با انصافي در کلام انسان و کلام الله متعال که در قرآنکريم مکتوب است تأمل نمايد، ويژگيهاي کلام الهي را به صورت و اضح و آشکار در خواهد يافت، و فرق زيادي را بين کلام الله متعال و کلام بشر خواهد ديد و خواهد دانست که قرآنکريم گواه بر رسالت محمد صلياللهعليهوسلم است و ساخته و پرداخته آن حضرت نيست.
الله متعال ميفرمايد:
{إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى} [النجم:4]
(آن جز وحي نيست كه [از سوي خدا بدو] وحي ميگردد).
بلاغت و فصاحت قرآن مجيد:
سؤال: کدام صفات و ويژگيها است که قرآنکريم را از ساير کتب متاميز ميسازد.
جواب: ويژگيهاي که قرآنکريم (کلام الهي) را از ساير کلام بشر متمايز ميسازد زياد است که در اين جا به برخي از آنها ميپردازيم:
بلاغت و فصاحت قرآنکريم، بلاغتي که همه را عاجز گردانيده بود، و هر يک از فصحاي عرب هنگامي که با آن روبهرو ميشد، در برابر آن مجذوب شده و اسلام در قلب وي رسوخ پيدا ميکرد، و ميدانست که قرآنکريم کلام الله متعال است، و ميدانست که اين غير ممکن است چنين کلامي از زبان شخصي امي ناخوان و نانويس جاري شود، بدين جهت کفار و مشرکين با هم اجتماع نمودند که چگونه در برابر تأثيرات قرآنکريم مقاومت ورزند، سپس بدين نتيجه رسيدند که فصاحت و بلاغت قرآن مجيد را سحر بنامند، الله متعال از زبان وليد بن مغيره مشاور کفار چنين نقل قول ميکند:
{ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ. فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ. إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ} [المدثر:23-25]
(بعد واپس رفت و گردن افراخت. آن گاه گفت: اين چيزي جز جادوي منقول نميباشد. اين چيزي جز سخن انسانها نيست).
نسبت دادن سحر به کلام الله متعال اولين راه مقاومت در برابر تأثير قرآنکريم در نفوس ديگران بود؛ و وسيلة ديگري را که مشرکان در برابر قرآنکريم به کار ميبردند، مانع شدن ديگران از شنيدن پيام الهي بود.
الله متعال ميفرمايد:
{وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ} [فصلت:26]
(كافران ميگويند: گوش به اين قرآن فرا ندهيد، و در [هنگام تلاوت] آن ياوه سرايي و جار و جنجال كنيد تا شما پيروز گرديد).
اين کار را به خاطر ترس از شناخت عرب در مورد اعجاز ظاهري و بلاغي قرآنکريم و تأثيرات آن در نفوس و عقول بشري انجام ميدادند، و ميترسيدند از اين که مبادا مردم با شنيدن قرآنکريم به رسالت محمد صلياللهعليهوسلم گواهي دهند.
اکثر مشرکان هنگامي که کلام الهي را ميشنيدند بدان ايمان ميآوردند، و کساني هم که ايمان نميآوردند، بلاغت و فصاحت قرآنکريم را انکار نميکردند، بلاغتي که هيچگاه کلام بشري بدان برابري نميکرد، بلکه آن را سحر ميناميدند، و اين خود گواهي بر عظمت و بزرگي قرآن بود و اين که از ساير کلامها برتر و تأثيرگذارتر است.
سؤال: پس چرا ما امروز فصاحت و بلاغت قرآنکريم را آن گونه که عرب در گذشته ميدانست، درک نميکنيم؟
جواب: به خاطر اين که عرب مفهوم و معناي قرآنکريم را ميدانست و قرآن مجيد به زبانشان نازل شده بود، ولي ما از زبان عربي فصيح دور ماندهايم، لذا اکثر مفاهيم قرآني را نميدانيم، و حتي معناي برخي کلمات آن را به دشواري در مييابيم؛ اما کساني که زبان عربي را به صورت تخصصي آن فرا ميگيرند و به علوم و فنون آن تبحر حاصل مينمايند، هنگام تلاوت کلام بزرگ الهي ميدانند که اين کلام فوق تمامي کلامهاي بشري است، و امکان ندارد از زبان کسي بدين فصاحت و بلاغت خارج شود مگر آفريدگار بزرگ و توانا.
با وجود اين در تمامي سورههاي قرآن مجيد نشانههاي الهي وجود دارد که عالم و جاهل آن را درک مينمايند، و ميدانند که قرآنکريم کلام آفريدگاري است که با کلام تمامي آفريدههايش متفاوت است.
قرآنکريم از کثرت خواندن کهنه نميشود:
سؤال: کدام معجزة الهي در کتابش هست که عالم و جاهل آن را درک ميکنند؟
جواب: آن معجزهاي [که عالم و جاهل آن را ميدانند] اين است که، قرآن مجيد هميشه براي خوانندهاش تازه و نو است و هيچگاه با کثرت خواندن کهنه نميشود. بيگمان هر قدر شعر و يا نثري زيبا باشد، هنگامي که زياد در گوش انسان تکرار گردد باعث خستگي ميشود، و اگر روزانه يک و يا دو بار تکرار گردد کهنه گرديده و باعث ملالت ميشود، و اين قاعده بر هر قولي از اقوال بشر صدق ميکند، حتي قصايد و اشعاري که با موسيقي خوانده ميشود وقتي بيشتر تکرار گردد ملالآور ميشود. و اين را خود آوازخوانان ميدانند، و به همين دليل با استيشنهاي راديو شرط ميگذارند که خواندنهايشان را هر روز پخش نکنند تا باعث ايجاد خستگي و بيزاري شنوندگان نگردد.
اما کلام الله متعال با وجود اين که از همان حرفها و کلماتي ترکيب يافته است که مردم به آن سخن ميزنند، ولي هيچگاه کهنه نگرديده و باعث خستگي نميشود؛ مثلاً: هر مسلماني روزانه حداقل هفده مرتبه در نمازهاي فرض سورة فاتحه را تکرار ميکند و اگر نمازهاي سنت رواتب و وتر را نيز بر آن بيفزايم سي و دو مرتبه ميشود، و اين کار را در يک ماه نه بلکه در طول عمر به شکل مستمر آن تکرار ميکند ولي هيچگاه احساس خستگي نميکند، بر خلاف کلام بشر که خيلي زود باعث ملال و خستگي ميشود.
بدين ترتيب هر قدر سورههاي کوتاه و بلند قرآن مجيد تکرار ميگردد، شخص مسلمان نه تنها که احساس خستگي نميکند بلکه برايش طراوت و تازگي دارد.
شهادت تعدادي از دانشمندان منصف اروپايي:
سؤال: موقف غيرمسلمانان در مورد معجزه بودن قرآن مجيد چيست؟
جواب: کسي که قرآنکريم را بياموزد چيزي را که ما دانستيم، او نيز به قدر توانش خواهد دانست، و نشانههاي پروردگارش را در کتاب وي خواهد ديد. گروهي از خاورشناسان – به دستور اربابانشان از سوي کشورهاي استعمارگر- کتاب الهي را به قصد طعن در آيات و معارضه با مفاهيمش فرا گرفتند، ولي برخي از آنان که اهل انصاف بودند تحت تأثير مفاهيم آيات قرآني قرار گرفته و بعد از اين که دانستند دين حق همانا اسلام است آيين شان را ترک کرده و آيين اسلام را بر گزيدند. که در اينجا به نظرات برخي از آنان در مورد قرآنکريم ميپردازيم:
- «سيل» مستشرق معروف ميگويد: بيگمان روش و اسلوب قرآن بسيار زيبا است، و برايم جاي بسي تعجب است که قرآنکريم بسياري از مسيحيان را شيفته تلاوت خود ساخته و ايشان را گرويده خود نموده است، چه کساني که ايمان ميآورند و چه کساني که ايمان نميآورند و به قصد معارضه و مخالفت با آن بر ميخيزند.
- «هرشفلد» ميگويد: به سان قرآنکريم در نيروي اقناع و استدلال، در ترکيب و بلاغتش مانندي وجود ندارد، و اگر شکوفايي و پيشرفتي در تمامي علوم در اطراف و اکناف عالم اسلام مشاهده ميشود فضل آن بر ميگردد به مفاهيم اساسي علوم قرآني.
- دکتور «موريس» فرانسوي ميگويد: بيگمان قرآنکريم بهترين کتابي است که توجه همهجانبه و ازلي براي بشر دارد، و کتابي است که در آن هيچ شک و شبههاي وجود ندارد.
- «ليون» خاورشناس علوم اسلامي ميگويد: براي جلالت و بزرگي قرآنکريم همين بس است که هزار و چهار صد سال از نزول آن ميگذرد ولي تا حال کسي نتوانسته است از بزرگي و عظمت آن چيزي بکاهد.
قرآنکريم به مبارزه ميطلبد اما بشر عاجز مانده است:
سؤال: آيا قرآنکريم آدميان را به مبارزه طلبيده که به سان سورهاي از سورههاي آن، بياورند؟
جواب: بلي، قرآنکريم کساني را که در مورد وحي بودن آن متردد و مشکوک بودهاند به مبارزه ميطلبد تا جنگ و قتال عليه اسلام را که در آن تعداد زيادي از انسانها به قتل ميرسند ترک کرده و به سان سورهاي از قرآنکريم بياورند، و در اين زمينه از همة هواداران خود استعانت بجويند، پس اگر بر آن قادر شدند ادعا نمايند که اين کتاب از جانب بشر است و اگر به آوردن آن قادر نگرديدند – که نميتوانند- بدانند که قرآنکريم از جانب الله متعال است که بر بهترين فرستادهاش محمد مصطفي صلياللهعليهوسلم نازل شده است.
الله متعال ميفرمايد:
{وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ، فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ} [البقرة:23-24]
(اگر در بارة آن چه بر بندة خود نازل كردهايم، دچار شكّ و دو دلي هستيد، سورهاي همانند آن را بسازيد و گواهان خود را به جز خدا فرا خوانيد، اگر راستگو و درستكاريد. و اگر نتوانستيد كه چنين كنيد – و هرگز نخواهيد توانست- پس خود را از آتشي كه آتشگيرة آن انسان و سنگ است، به دور داريد. آتشي كه براي كافران آماده گشته است).
سؤال: موقف مردم در برابر اين چلنج قرآني چه بوده است؟
جواب: مردم در برابر اين چلنج قرآني عاجز ماندند – طوري که قرآنکريم براي ما خبر ميدهد- حتي سرسختترين دشمنان رسول کريم صلياللهعليهوسلم در برابر خود راهي جز کشتار و خونريزي در ميادين جنگ نديدند؛ چو از آوردن همانند يک سورة قرآن عاجز ماندند.
خلاصة بحث:
- قرآن مجيد کلام الهي است که بر رسالت و پيامبري محمد صلياللهعليهوسلم گواه است.
- در قرآن مجيد معجزات الهي وجود دارد که دلالت بر کلام الله بودن آن مينمايد، از جمله فصاحت و بلاغتي که در آن و جود دارد وديگران را از آوردن مثل آن عاجز ميکند.
- ديگر اين که قرآن مجيد هميشه تازه و جديد است و هيچ گاه کهنه نميشود و هر قدر هم که تلاوت شود ملالآور نيست؛ و در همين مورد بسياري از منصفان اروپايي گواهي دادهاند، و بعد از تحقيق زياد عظمت کلام الهي و برتري آن را بر ساير کلامها دريافتند.
- قرآنکريم همة ابناي بشر را به مبارزه خواسته است که اگر در الهي بودند آن شک داريد سورهاي به سان کوچکترين سورة آن بياوريد، ولي همه در برابر آن عاجز و ناتوان ماندند و هميشه و تا روز قيامت ناتوان خواهند بود.
========================================================
عقيدة اسلامي
نويسنده: عبدالمجيد زنداني
مترجم: نعـمت الله سبحاني
منبع: islahnet.com