پیام تسلیت و چند نکته مهم در این مورد
در یک ماه اخیر، بهطرز غمانگیزی، تقریباً هیچ روزی نبوده که خبر مرگ یکی از آشنایان رو نشنوم و یا به یکی از دوستان یا آشنایان، تسلیت نگم بابت فوت یکی از نزدیکانشان.

✍️نویسنده: نسیبه سبحانی
در یک ماه اخیر، بهطرز غمانگیزی، تقریباً هیچ روزی نبوده که خبر مرگ یکی از آشنایان را نشنویم و یا به یکی از دوستان یا آشنایان، تسلیت نگیم بابت فوت یکی از نزدیکانشان.
هیچوقت، تا این حد سایهی مرگ روی زندگیهامان نبوده و شنیدن خبر فوتیها و فرستادن پیام تسلیت، به روال هر روزهمان تبدیل نشده بود.
در این ایام که پیامهای تسلیت، بیشترین پیامهایی هست که رد و بدل میشود، میخواستم چندتا نکته را در این زمینه بگم:
۱. در پیامهای تسلیت نگیم “غم آخرت باشه” یا “غم نبینی”؛ چون این یکی از اشتباهترین اصطلاحاتی هست که رایج شده. مگر میشود دیگر در زندگی غم نداشت و غم ندید؟ زندگی آمیختهای هست از شادیها و غمها و همه میدونیم که رنج، خمیرمایهی انسان را تشکیل میدهد.
تنها در دو صورت میشود با فوت یک عزیز، غم آخرمان باشد و دیگر غم نبینیم؛ یکی اینکه نفر بعدی خودمان باشیم که با زندگی خداحافظی میکنیم و دیگر در این دنیا نیستیم که غم ببینیم و یا اینکه دیگر عزیزی برای مان باقی نمانده باشد که روزی، غم ازدستدادناش روی دلمان بشیند.
پس لطفاً چنین آرزویی برای همدیگر نکنیم. بهجایش آرزو کنیم که خدا در این مصیبتها برای مان صبر بدهد و بتوانیم در کنار غمهای مان، بهتر زندگی کنیم. بهتر بهمعنای شادتر نیست.
۲. هیچکسی بدهکار ما نیست که برای مان تسلیت بگوید و طبق روال این روزها، پیام تسلیت بفرستد.
وقتی میبینیم کسی لطف کرده و پیام تسلیت فرستاده و یا کامنت تسلیتی گذاشته، جواب بدهیم و بهطرز شاهانهای، سکوت نکنیم.
این دقیقاً مثل اینمیماند که در یک فاتحهخوانی، افرادی که آمدند برای عرض تسلیت، بعد از شنیدن تسلیتشان، فقط نگاه شان و کنیم و بس!
۳. حس همدردی آدمها، در هنگام بروز مصیبتها می تواند خیلی تأثیرگذار باشد. اگر ما پیشتر یکی از عزیزان مان را از دست دادیم، نباید باعث شود که به مصیبتهای تازه در زندگی اطرافیانمان بیتوجهی کنیم. بهطور مثال، اینکه من ۳۰ سال پیش، پدرم را از دست دادم، نباید باعث شود وقتی کسی هم پدرش را از دست می دهد، با حالت قهرمانانهای، چنان ژستی بگیرم که این چیست دیگه! این فرهنگ “کی از کی بدبختتر است”؛ چنان رسوخ کرده در میان ما که موجب شده بهجای همدردی، مدام قیافهی قهرمان به خودمان بگیریم که آری من بیشتر بدبختی چشیدم و دیگه الان تو چرا گریه و زاری میکنی واسه چنین مصیبتی. در حالیکه باید بهجای چنین مسابقهای، مصیبتهایی که چشیدیم باعث شود دیگران را بهتر درک کنیم و بدانیم در آن لحظه، غم بزرگی در دل آن فرد هست.
۴. اگر میبینیم کسی که عزیزی را از دست داده، بعد از مدتی به روال طبیعی زندگی برگشته، دلیل بر سنگدلی و بیخیالی آن آدم نیست.
کسانی که دچار مصیبت و غم بزرگ شدند، می دانند که آدمها، بعد از مدتی از گذشت مصیبت، به روال عادی زندگی برمیگردند و تنها کسانی از چنین چیزی تعجب میکنند و تعبیر به سنگدلی میکنند که خودشان دچار مصیبت و غم بزرگ نشده باشند. و البته غم بزرگ، هیچوقت از ذهن و روان انسان پاک نمیشود، هرچند در ظاهر، زندگی به روال عادی ادامه داشته باشد. چنین قضاوت ناعادلانهای را نداشته باشیم.
همین دیگه…
🆔 @eslahe